هنوز مهر لبخند بر لبانش خشک نشده بود که باران اشک هایش جو

هنوز مهر لبخند بر لبانش خشک نشده بود که باران اشک هایش جوهر آن مهر زیبا را داشت پاک می کرد و آنگاه بود که بغض راهی برای تر کیدنش باز می شود.
دیدگاه ها (۱)

سلامجوان گرایی که از تربیون شروع شد.با دوست نیمچه دکترم صحبت...

#قانون#نا#نوشتهتو هر جامعه ای که باشی آدم ها همسو با افرادی ...

ر نگرانم نباش برای شب سال نو برمیگردم که زمستون رو با هم شرو...

#اگر روزی کسی را دیدید که می خندد، پیش از آنکه به خنده هایش ...

اگر روزی کسی را دیدید که می خندد، پیش از آنکه به خنده هایش ش...

این روزها چقدر دلم برای صدای باران و باریدن برف تنگ شده.خیلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط