استاد کیم فصل

استاد کیم (فصل۲ )
پارت ۹۳

گایا : استاد هکر گروه ما خونه ای در برزیل پیدا کرده که روبه رو دریا هستش و بینه نگهبان ها و بادیگارد ها تخته مراقبت شدید قرار گرفته
تهیونگ : برزیل ؟
تهیان : محاله که مینو باشه چطور ممکنه شاید خونه یکی دیگه باشه
گایا : که خوب صدا مینو را هک کرده
تهیونگ زود گفت
تهیونگ: صص...صدا رو داری
گایا : آره دارم
تهیونگ :بده ببینم
گایا همان ضبط صدا را به تهیونگ داد و سانیی نگذشت که صدا مینو را شنید با ترس میگفت
مینو : ترو خدا جواب بده تهیونگگگگگگ ترو خدا من میترسم
تهیونگ دست و پاهایش سوست شده بود و دوباره صدا رو از اول پخش کرد
مینو : ترو خدا جواب بده تهیونگگگگگگ ترو خدا من میترسم
تهیونگ باورش نمیشد خنده ای کرد و روبه یون وو کرد
تهیونگ : ... یون وو .. میشنوی ...
کمی‌ با صدا بلند خندید
یون وو : اره شنیدم ولی تو اره باش پیداش میکنم
تهیونگ : اره پیداش میکنیم زود باشیم بریم
تهیونگ بلند شد و تهیان گایا یون وو به دنبالش راهی شدن
تهیونگ : الو زود باش هواپیما شخصی ما رو آماده کن پرواز برایه برزیل
تماس را به پایان رسوند
یون وو : اومدیم پیشی کوچولو اومدیم
تهیونگ با اومید سمته فرودگاه رفت دل تو دل اش نبود تا مینو را پیدا کنه آن قدر خوشحال بود که نمیتونست در جاش صبر کنه
》》》》》》》》》》》》 برزیل _ شب ساعت ۱۱
هر چهار تا از فرودگاه به سمته همان خانه میرفتن تو ون مشکی نشسته بودن تهیونگ مشغول درست کردن اسلحه هاش بود اون اولین پسر بود که دو اسلحه ای کار میکرد
اسلاید ۲ اسلحه ها تهیونگ
گایا : استاد این اسلحه ها رو از کجا آوردی
تهیونگ : مخصوصا برام درست شده
یون وو : یا خدا حسودیم شد ..
راننده : ارباب به مقصد خودتون رسیدیم
تهیونگ : بریم
تهیونگ از ماشین پیاده شد و هر دو اسلحه اش را تو دست هایش گرفته بود و گایا هم تک تیرانداز اش را برداشته بود رو شانه اش گذاشته بود
تهیونگ : درسته که افراد اونا زیادن ولی ما چهار نفریم به اندازه صد تا از اونا هم بیان نمیتونن مارو شکست بدن پس گایا از پشت میری
کایا سری تکون داد
تهیونگ: یون وو سمته راست میری باشه
یون وو اسلحه کلت اش را خشاب کرد و چشمی گفت
تهیونگ : تهیان تو هم سمته چپ میری هر کی فهمید اون یکی در خطره باید به کمکش بره
یون وو: استاد یه سوال اگه گایا خانم هم در خطر بیافته نجاتش نمیدیم درسته
تهیونگ : یون وو زر نزن خوب دیگه بریم


@Yonjin953
دیدگاه ها (۳)

استاد کیم(فصل۲ )پارت ۹۴تهیونگ : دارم میام مینویه من ...بدنه ...

استاد کیم (فصل۲ )پارت ۹۵زود از خودش دورش کرد و مچ دست اش را ...

استاد کیم (فصل۲ )پارت ۹۲یون وو : چی شده پسر کابوس می دیدیته...

استاد کیم (فصل۲ )پارت ۹۱وارد اتاق خودش شد سه ماهی میشد که نی...

پارت : ۲۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط