استاد کیم فصل

استاد کیم (فصل۲ )
پارت ۹۱

وارد اتاق خودش شد سه ماهی میشد که نیومده بود تو این اتاق آخرین بار اون شب بود که دست منیو رو پس زد وقتی بیدارش میکرد باز هم همان بغض گرفت اش ولی با تمام وجود اش قورت اش داد از چهار چون در وارد اتاق شد و بوی همان عطر که مینو زده بود درست همان بو بود ..
باز هم این بغض اذیت اش میکرد ولی تهیونگ بیشتر از این قوی بود پس سمته تخت رفت و هودی آبی رنگ مینو را برداشت و سمته صورت اش برد و هودی آبی رنگ رو بو کرد با قلب شکسته اش خنده غمگینی کرد
تهیونگ : دلم برات یه دنیا تنگ شده آخه تو کجایی مینو ..... تو کجایی
کجا رو بگردم تا پیدات کنم دلم برات خیلی تنگ شده خانم کوچولو من
رو تخت دراز کشید و همان هودی را بو میکرد چشم هایش را باز کرد و به جا تخت مینو خیره شد
تهیونگ : رو همین تخت هر دو میخوابیدیم رو همین یک بالشت سرمون رو گذاشته بودیم کجایی عشقم زندگیم چجوری بدونه تو زندگی کنم مینو از نبودنت دیونه میشم چجوری زندگی کنم چجوری ....
با قصه های که می‌خورد به خواب رفت

》》》》》》》》》》》
تهیونگ با صدا بلند داد میزد
تهیونگ : مینووووووووووو .....
مینو بدونه اینکه به حرف‌های تهیونگ گوش بده یا وایستاده فقد می‌دوید و هیچ حرفی نمیزد تهیونگ به دنبالش اش می‌رفت ولی نمیتونست مینو را بگیر فقد هر دو لباس های سفید پوشیده بودن و تهیونگ فقد به دنبال مینو می‌رفت ولی نمیتونست دست اش‌را بگیره تهیونگ نفس نمیتونست بکشه پس ایستاد
دست هایش رو گذاشت رو زانو هایش و خم شد نفس نفس می‌کشید
یهویی مینو ایستاد و با اون موهای بلند اش روبه تهیونگ کرد
مینو : واینستا تهیونگ من خیلی تنهام
تهیونگ مردمک چشمایش رو سمته مینو چرخوند و در دست مینو سیب خیلی بزرگی را دید
تهیونگ: چرا آروم تر نمیری تا بتونم بهت بریم
مینو خنده ای کرد
مینو : خوب تو باید تلاشتو بکنی تهیونگ
هوا سفید تر شد و مینو نامعلوم تر شد بیشتر و بیشتر هوا سفید شد گردوخاک شد و برایه
تهیونگ هیچ چیزی معلوم نمیشد مینو غیب شد
تهیونگ نگران کمرش را صاف کرد و درو ور را نگاه میکرد
تهیونگ : مینوووووووو ..... کجاییییی
صدا های عجیبی به گوشش می‌خورد صدا یه بچها و صدا آدم بزرگ که داد و بیداد میکرد تهیونگ دیونه شده بود و دست اش را گذاشته بود رو گوش هایش و می‌گفت
تهیونگ. : خواهش ... میکنم ... ساکت شید ... مینو کمکم کن ساکت شید ..... خواهش میکنم
یوهویی از خواب اش پرید رو تخت نشست
یون وو : چت شده پسر خوبی کابوس می‌دیدی

@Yonjin953
دیدگاه ها (۱)

استاد کیم (فصل۲ )پارت ۹۲یون وو : چی شده پسر کابوس می دیدیته...

استاد کیم (فصل۲ )پارت ۹۳گایا : استاد هکر گروه ما خونه ای در ...

استاد کیم (فصل۲ )پارت ۹۰و هیچ خبری از مینو نبود تهیونگ هنوز ...

استاد کیم (فصل۲)پارت ۸۹تهیان همراه با ۵۰ نفر به عمارت کانگ د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط