پارت ۱۲ من عاشق کدوم بشم غلط دیکته دید معذرت

رادی : خب فکر کنم این ماد روی رین کار نمیکنه
ارن : نه کار میکنه رین به خاطر ورزش کردن زیاد شکمش خیلی بزرگ نمیشه ولی خب پدر اونا کی قراره باشه ؟
کی سی: هر کسی که ثابت کنه پدر خوبیه زین و من و اف و ارن که خب تکلیفمون معلومه
رادی : چرا باید همچین کار مسخره ای انجام بدیم معلومه که من پدر بهتری برای این بچه ها میشم تا اون کم عقلا
این : هعی ما کم عقل نیستیم ما بی عقلیم
پیرس: اره درسته ...
جین اوند رو به روی من وایساد
جین : رین جفتمون باحالیم و رنگ سیاهو دوست داریم و جذابیم بیا همه اینا رو بزاریم کنار و قبول کنیم که مدر اون بچه ها منم ...
به رادی نگاه کردم خیلی عصبی بود دستشو پشت کرده بود رگ پیشانی و رگ دست و گردنش از شدت عصبانیت زده بود بیرون چشمای سبزش به فسفری میزد و عصبی بود با دیدنش نمیدونم چرا تو شکمم وقفسه سینه ام احساس عجیبی به. وجود اومد و نمیتونستم نگاهمو ازش بگیرم ولی نگاهمو ازش گرفتم و خودمو کنترل کردم و به جین گفتم
رین : نه حاضرم تنهایی بچه ها رو بزرگ کنم ولی تو پدرشون نباشی بخوای هم هیچ وقت نمیتونی باشی
رادی : جین بیخودی تلاش نکن پدر بچه های رین من قراره باشم
همه پسرا به جز ارن و زین پخش شدن که برگشتم سمتشون
رین : راهی نیست که اینو پس گرفت بجه ها رو میگم
کی سی : نه ولی اگه هم باشه قرار نیست بهت بگم بعد از به دنیا اومدن و کامل بزرگ شدن بچه ها ناپدید میشن
افمائو: منظورت چیه ؟
کی سی : ینی باید ی سریع چیزا پیدا کنیم تا فعلا خودمون بخوریم بعد که بچه ها به دنیا اومدن به اونا بدیم اونا بخورن تا اونا بزرگ بشن بعد از چند تا چیز که خوردن کاملا بزرگ میشن و نا پدید میشن
ارن: من نمیخوام کسی از اونا پدر بچه های خواهرم باشه
رین : همچنین خودم تنهایی میتونم بزرگشون کنم
زین: بیخیال مگه اونا چقدر میتونن بد باشن ینی گارف رو میشناسم شاید عقل نداشته باشه ولی مهربونه و پدر خوبی میشه
رین : ببینیم چی میشه
داشتیم راه میرفتیم سمت خونه من که ایین رو دیدم
ایین: رینننننننن برای بچه ها ی چیزی آوردم
بعد طلا ها رو ریخت همه جا
ایین: به نظرت چطوری ؟ مطمئنم اونا هم مثل پدرشون عاشق طلا میشن
یهو پیرس اومد با ی گوسفند
پیرس: من بیشتز به فکرشون بودم من جنیفر رو اوردن تا مواظبشون باشه و با بچه ها بازی کنه ...
داشتم به بحثشون گوش میدادم که جین پیداش شد
جین : هعی نه نه نه ببینید هر چقدر هم تلاش کنید اون دختر مال منه کوچولو ها ...
اونا داشتن با هم بحث میکردن که یکی از پشت یکی از دستاش رو گذاشت زیر شکمم یکی شون رو هم روی شکمم و از پشت بغلم کرد و بهم چسبید
رادی ( آروم دم گوشم جوری که فقط من بشنوم ) : درد داری ؟ چیزی نمیخوای ؟ حالت خوبه؟ اونا که زیاده روی نکردن بخوان به تو یا بچه ها آسیب بزنن
#ماینکرفت#افمائو
دیدگاه ها (۰)

پارت ۸ اگه غلط دیکته دیدید معذرت

پارت ۲ ( خانوما ) اگه غلط دیکته دیدید معذرت

پارت ۱ ( خانوما*) غلط دیکته دیدید مغذرت میخوام

من عاشق کدوم بشم ( پارت ۱۱) غلط دیکته دیدید معذرت

گــــربهـ وحشـــ☆ــی ³p•ویو نویســـ☆ـــنده: رین و کریه لباسا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط