کاش به دنیا نمیومدم
پارت 40
*چهار عصرم باشه باز خوابم میاد شبخیر
+شبخیر
فلش بک به فردا صبح تایم مدرسه
وقتی تو سالن غذا خوری بودیم از میکروفون حرفای مدیرو شنیدیم
8سلام بچه ها امیدوار حالتون خوب باشه بچه ها همینجور که میدونید خیلی ها موقع رفت و آمد به مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگرن بعضی ها هم جایی برای موندن ندارن به خاطر همین مدرسه تصمیم گرفته خوابگاه هایی که چهار سال استفاده نمیشدن رو باز سازی کنه تا همه هفت روز هفته رو توش بمونن موندن داخلشون اجباری اما میتونید هر موقع خواستید اجازه بگیرید و برید بیرون آخر هفته ها هم میتونید برید خونه خودتون داخل کلاس به شما برگه هایی میدن که باید اولیا در صورت رضایت امضاشون کنن و بعدش شماره اتاق هاتون رو میگن پس دوروز بعد همه توی خوابگاه های مدرسه هستید میتونید اتاقتون رو هم خودتون بچینید درضمن شیش تا ساختمون هست و جوریه که هر پایه مثلا پایه نهم ، کلاس A و B باهم توی یه ساختمون پنج طبقس و کلاس C و D اون پایه تویه یه ساختمون پنج طبقه دیگه طبقه اول لابی و حموم و استخر و اینجور چیزاس و اون چهار طبقه اتاق هاست تو هر طبقه هم 10 تا اتاق هست اما برای سال سومی ها یکم خواص چون اونا تعدادشون نا منظمه به هر حال همشونو تو کلاس یه بار دیگه واضح تر میگن ممنون از توجه تون خوش بگذره
مرتیکه تن لش چه خوشی همین مونده بود تو خوابگاه بمونیم تف توش این دیگه رسما زندانه
فلش بک به بعد مدرسه
فعلا با سانی اشتی نکرده بودم داشتم پیاده اون همه راهو میومدم خونه
برگه رضایت نامه هم دستم بود مونده بودم به کی بدم
ویو کویین
یکم دیر از مدرسه در اومدیم داشتیم میرفتیم که سئوک گفت این الینا نیست برگشتم نگا کردم دیدم داره وسط خیابون قدم میزنه
2ولش کن برو
3کجا برم شاید ماشین نداره بزار برسونمش
2کجا برسون..
3خفه شو
ویو الینا
تو افکارم بودم که با بوغ یه ماشین از پشت سرم پریدم هوا
-چتهههه خو مث ادم رانندگی کن دیگه نکبت
سرشو از پنجره بیرون آوردو با قیافه مظلوم نگام کرد سئوک بود
-تویی
3فقط می خواستم بگم اگه ماشین نداری برسونمت همین
-او معذرت می خوام
لپام گل انداختنو قرمز شدن
-چیزه خب خونه ما دوره ممنون خودم میرم
3اگه خونتون دوره چجوری پیاده میری
-صبح دوستم منو رسوند خودم می خوام پیاده برم باید دم راه یه چیزی بخرم
3خب سوار شو دم راه نگه میدارم بخریش
-نه اخه زحمت میشه
3زحمتی نیست سوار شو
رفتم و سوار شدم که دیدم کویینم تو ماشینه
-تو هم اینجایی
برگشت و با چهره سردو ترسناکی گفت 2ببخشیدا ماشین منه می خواستی کجا باشم
-خببببببب اگه ماشین توعه چرا دست اینه
2دوست دارم بدم دست این حرفیه؟
-نه (مظلوم)
ادامه دارد.....
لایک و کامنت زیاد نباشه شرطی میزارما😑
*چهار عصرم باشه باز خوابم میاد شبخیر
+شبخیر
فلش بک به فردا صبح تایم مدرسه
وقتی تو سالن غذا خوری بودیم از میکروفون حرفای مدیرو شنیدیم
8سلام بچه ها امیدوار حالتون خوب باشه بچه ها همینجور که میدونید خیلی ها موقع رفت و آمد به مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگرن بعضی ها هم جایی برای موندن ندارن به خاطر همین مدرسه تصمیم گرفته خوابگاه هایی که چهار سال استفاده نمیشدن رو باز سازی کنه تا همه هفت روز هفته رو توش بمونن موندن داخلشون اجباری اما میتونید هر موقع خواستید اجازه بگیرید و برید بیرون آخر هفته ها هم میتونید برید خونه خودتون داخل کلاس به شما برگه هایی میدن که باید اولیا در صورت رضایت امضاشون کنن و بعدش شماره اتاق هاتون رو میگن پس دوروز بعد همه توی خوابگاه های مدرسه هستید میتونید اتاقتون رو هم خودتون بچینید درضمن شیش تا ساختمون هست و جوریه که هر پایه مثلا پایه نهم ، کلاس A و B باهم توی یه ساختمون پنج طبقس و کلاس C و D اون پایه تویه یه ساختمون پنج طبقه دیگه طبقه اول لابی و حموم و استخر و اینجور چیزاس و اون چهار طبقه اتاق هاست تو هر طبقه هم 10 تا اتاق هست اما برای سال سومی ها یکم خواص چون اونا تعدادشون نا منظمه به هر حال همشونو تو کلاس یه بار دیگه واضح تر میگن ممنون از توجه تون خوش بگذره
مرتیکه تن لش چه خوشی همین مونده بود تو خوابگاه بمونیم تف توش این دیگه رسما زندانه
فلش بک به بعد مدرسه
فعلا با سانی اشتی نکرده بودم داشتم پیاده اون همه راهو میومدم خونه
برگه رضایت نامه هم دستم بود مونده بودم به کی بدم
ویو کویین
یکم دیر از مدرسه در اومدیم داشتیم میرفتیم که سئوک گفت این الینا نیست برگشتم نگا کردم دیدم داره وسط خیابون قدم میزنه
2ولش کن برو
3کجا برم شاید ماشین نداره بزار برسونمش
2کجا برسون..
3خفه شو
ویو الینا
تو افکارم بودم که با بوغ یه ماشین از پشت سرم پریدم هوا
-چتهههه خو مث ادم رانندگی کن دیگه نکبت
سرشو از پنجره بیرون آوردو با قیافه مظلوم نگام کرد سئوک بود
-تویی
3فقط می خواستم بگم اگه ماشین نداری برسونمت همین
-او معذرت می خوام
لپام گل انداختنو قرمز شدن
-چیزه خب خونه ما دوره ممنون خودم میرم
3اگه خونتون دوره چجوری پیاده میری
-صبح دوستم منو رسوند خودم می خوام پیاده برم باید دم راه یه چیزی بخرم
3خب سوار شو دم راه نگه میدارم بخریش
-نه اخه زحمت میشه
3زحمتی نیست سوار شو
رفتم و سوار شدم که دیدم کویینم تو ماشینه
-تو هم اینجایی
برگشت و با چهره سردو ترسناکی گفت 2ببخشیدا ماشین منه می خواستی کجا باشم
-خببببببب اگه ماشین توعه چرا دست اینه
2دوست دارم بدم دست این حرفیه؟
-نه (مظلوم)
ادامه دارد.....
لایک و کامنت زیاد نباشه شرطی میزارما😑
۱۰.۴k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.