🌺 🌺 من دوستت دارم دیونه پارت۱۰۰ -به تو مربوط نیست..
🌺 🌺 من دوستت دارم دیونه #پارت۱۰۰ #-به تو مربوط نیست..
-بچه شدی..میخوای خودتو اعدام کنی که چی بشه.مثلا بااعدام کردن تو زنت برمیگرده پیشت؟؟
-نه اون برنمیگرده من میرم پیشش
-هه فکر کردی خودتو بکشی میری پیش اون.اشتباه نکن.بیاپایین ببینم.باهم حرف میزنیم.
-من حرفی ندارم.
-ولی من دارم..خوب میدونم درد عشق چیه.آهی کشیدم وروی صندلی نشستم.
-درد عشقی داره میکشه که مپرس..فکرنکن فقط تویی که درد داری یه نفرو میشناسم از تو بدتره..هرروز داره زره زره آب میشه ولی به روش نمیاره چون اون مثل تو ضعیف نیست..بااتفاقاکنار میاد کاری که تو نمیتونی انجام بدی.
-اونم عشقش زیر یه خروار خاکه.
-خدانکنه زبونتو گازبگیر ببینم..نه عشقش قراره زن دوستش بشه دوستی که براش عین داداشه. داداشی که بدون اجازه ای اون آبم نمیخوره ...عذاب از این بیشتر که شاهد معاشقه های داداش وعشقت باشی..
نگاهی به سروش انداختم روی چهار پایه ای که زیر پاهاش بود نشسته بود وبه حرفام گوش میکرد واین یه امتیاز مثبت بودبرامن..
-سروش تو اگه جای پسره بودی چیکارمیکردی؟؟
-خودمو میکشتم.
براش پشت چشم نازک کردم..
-چقدرتو ضعفی واقعا..باصدای بغض داری گفت:
-آره. من ضعیفم تو جای من نیستی بفهمی دارم چی میکشم..وقتی حس میکنم دیگه نمیبینمش .دیگه صداشو نمیشنوم..دیگه اون صورت زیباشو نمیتونم ببینم...دیگه هیچکی نیست اسممو جوری صداکنه که دلم رو بلرزونه..همه وجودم آتیش میگیره..هزاربار میمیرم وزنده میشم.اشکاش صورتشو خیس کرد..منم بغضمو به زور قورت دادم واجازه دادم هرچی تو دلش هست رو بیرون بریزه ..
-ببین..ببین چقدر دارم درد میکشم...باصدای بلند اسم دختره روصدازدو های های گریه میکرد ..دیگه نیست..دیگه نیست دلش میگیره گیتارو بده دستم وبگه سروشم برام بخون تاآروم بشم...من نیستارو چیکار کنم چجوری از ذهنم پاکشون کنم..وقتی حس میکنم هیچوقت برنمیگرده آتیش میگیرم...تورو خداازم نخواین فراموشش کنم.
دستمو رو شونه اش گذاشتم..
-باشه فراموشش نکن ولی به خانوادتم فکر کن. اونام هم پای تو دارن آب میشن..اونا چه گناهی کردن.مشکل عصبی وروحی تو روی مامانتم تاثیرگذاشته همینطور یبند درحال اشک ریختنه.همراه توداره زجر میکشه..من اگه جای تو بودم خاک پای مادرم میشدم
دردامو میریختم تو خودم که اشکشو نبینم.
-نه آقا تو منو درک نمیکنی..
نمیدونی من دارم چه دردی میکشم..اگه میفهمیدی اینجوری راحت حرف نمیزدی..درضمن من نمیتونم دردامو فراموش کنم پس تلاش نکن که حال منو عوض کنی..
-اگه من عرفانم که تورو آدم میکنم...پسره باغیض نگام کرد..نخودی خندیدم.
-ببخشید .حال تورو عوض میکنم پسره هنوز همونطور بااخمای توهم نگام میکرد از جام بلند شدم وسمت پنجره رفتم درپنجره رو باز کردم.
-به به چه هوای خوبی..
نویسنده:S.m.a.E
-بچه شدی..میخوای خودتو اعدام کنی که چی بشه.مثلا بااعدام کردن تو زنت برمیگرده پیشت؟؟
-نه اون برنمیگرده من میرم پیشش
-هه فکر کردی خودتو بکشی میری پیش اون.اشتباه نکن.بیاپایین ببینم.باهم حرف میزنیم.
-من حرفی ندارم.
-ولی من دارم..خوب میدونم درد عشق چیه.آهی کشیدم وروی صندلی نشستم.
-درد عشقی داره میکشه که مپرس..فکرنکن فقط تویی که درد داری یه نفرو میشناسم از تو بدتره..هرروز داره زره زره آب میشه ولی به روش نمیاره چون اون مثل تو ضعیف نیست..بااتفاقاکنار میاد کاری که تو نمیتونی انجام بدی.
-اونم عشقش زیر یه خروار خاکه.
-خدانکنه زبونتو گازبگیر ببینم..نه عشقش قراره زن دوستش بشه دوستی که براش عین داداشه. داداشی که بدون اجازه ای اون آبم نمیخوره ...عذاب از این بیشتر که شاهد معاشقه های داداش وعشقت باشی..
نگاهی به سروش انداختم روی چهار پایه ای که زیر پاهاش بود نشسته بود وبه حرفام گوش میکرد واین یه امتیاز مثبت بودبرامن..
-سروش تو اگه جای پسره بودی چیکارمیکردی؟؟
-خودمو میکشتم.
براش پشت چشم نازک کردم..
-چقدرتو ضعفی واقعا..باصدای بغض داری گفت:
-آره. من ضعیفم تو جای من نیستی بفهمی دارم چی میکشم..وقتی حس میکنم دیگه نمیبینمش .دیگه صداشو نمیشنوم..دیگه اون صورت زیباشو نمیتونم ببینم...دیگه هیچکی نیست اسممو جوری صداکنه که دلم رو بلرزونه..همه وجودم آتیش میگیره..هزاربار میمیرم وزنده میشم.اشکاش صورتشو خیس کرد..منم بغضمو به زور قورت دادم واجازه دادم هرچی تو دلش هست رو بیرون بریزه ..
-ببین..ببین چقدر دارم درد میکشم...باصدای بلند اسم دختره روصدازدو های های گریه میکرد ..دیگه نیست..دیگه نیست دلش میگیره گیتارو بده دستم وبگه سروشم برام بخون تاآروم بشم...من نیستارو چیکار کنم چجوری از ذهنم پاکشون کنم..وقتی حس میکنم هیچوقت برنمیگرده آتیش میگیرم...تورو خداازم نخواین فراموشش کنم.
دستمو رو شونه اش گذاشتم..
-باشه فراموشش نکن ولی به خانوادتم فکر کن. اونام هم پای تو دارن آب میشن..اونا چه گناهی کردن.مشکل عصبی وروحی تو روی مامانتم تاثیرگذاشته همینطور یبند درحال اشک ریختنه.همراه توداره زجر میکشه..من اگه جای تو بودم خاک پای مادرم میشدم
دردامو میریختم تو خودم که اشکشو نبینم.
-نه آقا تو منو درک نمیکنی..
نمیدونی من دارم چه دردی میکشم..اگه میفهمیدی اینجوری راحت حرف نمیزدی..درضمن من نمیتونم دردامو فراموش کنم پس تلاش نکن که حال منو عوض کنی..
-اگه من عرفانم که تورو آدم میکنم...پسره باغیض نگام کرد..نخودی خندیدم.
-ببخشید .حال تورو عوض میکنم پسره هنوز همونطور بااخمای توهم نگام میکرد از جام بلند شدم وسمت پنجره رفتم درپنجره رو باز کردم.
-به به چه هوای خوبی..
نویسنده:S.m.a.E
۸۶.۰k
۰۸ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.