حالم را نمیفهمم

حالم را نمیفهمم
بعض میانه ی جانم خانه کرده
دلیلش هم هنوز معلوم نیست
ام ار ای هم دلیل این همه بغض را معلوم نکرده
غمگینم مثل پاییز
مثل بارانی که سه روز بارید و درمان الودگی نشد
حالم مضمون شعر های ننوشته شده
نوع غمگینی بد خیم
دلیلش وارونگی هوای نبودنت است
نیستی
ولی عطرت هست
نیستی
ولی باران هست
نیستی
ولی زمستان است
نیستی
ولی کلاهی که همیشه قبل رفتنت سرم میگذاشتی هست
تا سرما نخورم
نیستی
ولی
دلیلش
وارونگی هوای نبودنت است
فقط پاییز میفهمد
غم یک#مردد تنها را


#محمد
دیدگاه ها (۱۳)

گفتم : همه چی که خوب بود چی شد یهو؟سیگارشو روشن کرد و یه پُک...

ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ، ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ..ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺭﺍ ﺑﺨﺪﺍ ﺧﻮﺏ ، ﺭﻋﺎﯾ...

‍ 💫 داشتم با تو گرم می شدم که زمین تاب نیاوردمرا سوار بر یخ ...

رو دوستت دارم رمز گذاشته بودیم مثلا جلو جمع وقتی نمیشد بگه د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط