پارت
پارت ۱۱
ته: خب ... پدرم منو مجبور کرد باهاش برم تو رابطه منو مجبور کردم کسی که عاشقشم رو نادیده بگیرم و قلبشو بشکونم تا بتونه به سود شرکتاش برسه منم میخوام بهخاطر عشقم ازش انتقام بگیرم ... یونا اون از گرفت ... دوماه پیش خودکشی کرد ... به خاطر من چون فکر میکردم من یه نفر دیگه رو به اون ترجیح دادم خانوادهاش اجازه نمیدن برم سر قبرش ... اونا منو دلیل مرگ تنها دخترشون میدونن ... از خواهش میکنم بهخاطر سوجینم بزار بهت کمک کنم ... اینجوری به یونا هم آسیب میزنم اون دخترمو ازم گرفت ... تنها کسی که تو این دنیا دوستش داشتم رو ازم گرفت ... لطفا بز...
ا.ت: کیم تهیونگ ... یکم دیگه تعریف کنی گریهام در میاد ... باشه از کمکت ممنونم حداقل اینجوری عشقت میفهمه که چقدر دوستش داری
ته: ممنونم
ا.ت: فقط من دیگه باید برم
ته: نمیشه یکن بریم بیرون؟ اینجوری میتونیم بیشتر باهم آشنا شیم
ا.ت: باشه ... فقط من ماشین آوردم
ته: خب با دوتا ماشین میریم طوری که نیست
ا.ت: باشه پس بریم _ از رستوران رفتیم بیرون
جونگ: عوضی ... _ اومد سمت ما
ا.ت: چی میخوای عوضی مگه بهت نگفتم برو هنوز هم دست از سرم بر نمیداری؟
جونگ: بزار یه روز بگذره بعد برو دنبال هرزه باز... _ بهش سیلی زدم: لقب دوستدخترتو رو من نزار _ به تهیونگ نگاه کرد: توی کثافت چطور جرعت میکنی نزدیک زن من بشی ها؟
ته: خب ... پدرم منو مجبور کرد باهاش برم تو رابطه منو مجبور کردم کسی که عاشقشم رو نادیده بگیرم و قلبشو بشکونم تا بتونه به سود شرکتاش برسه منم میخوام بهخاطر عشقم ازش انتقام بگیرم ... یونا اون از گرفت ... دوماه پیش خودکشی کرد ... به خاطر من چون فکر میکردم من یه نفر دیگه رو به اون ترجیح دادم خانوادهاش اجازه نمیدن برم سر قبرش ... اونا منو دلیل مرگ تنها دخترشون میدونن ... از خواهش میکنم بهخاطر سوجینم بزار بهت کمک کنم ... اینجوری به یونا هم آسیب میزنم اون دخترمو ازم گرفت ... تنها کسی که تو این دنیا دوستش داشتم رو ازم گرفت ... لطفا بز...
ا.ت: کیم تهیونگ ... یکم دیگه تعریف کنی گریهام در میاد ... باشه از کمکت ممنونم حداقل اینجوری عشقت میفهمه که چقدر دوستش داری
ته: ممنونم
ا.ت: فقط من دیگه باید برم
ته: نمیشه یکن بریم بیرون؟ اینجوری میتونیم بیشتر باهم آشنا شیم
ا.ت: باشه ... فقط من ماشین آوردم
ته: خب با دوتا ماشین میریم طوری که نیست
ا.ت: باشه پس بریم _ از رستوران رفتیم بیرون
جونگ: عوضی ... _ اومد سمت ما
ا.ت: چی میخوای عوضی مگه بهت نگفتم برو هنوز هم دست از سرم بر نمیداری؟
جونگ: بزار یه روز بگذره بعد برو دنبال هرزه باز... _ بهش سیلی زدم: لقب دوستدخترتو رو من نزار _ به تهیونگ نگاه کرد: توی کثافت چطور جرعت میکنی نزدیک زن من بشی ها؟
- ۳.۶k
- ۲۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط