فدای رنگ چشمای خمارت
فدای رنگ چشمای خمارت
شدم بی تاب و بی صبر و قرارت
بیا ای مَه که تا پیش قدمهات
نمایم جون ناقابل نثارت اگر
باور نداری شعر چشمان ترم را
باید بسوزانم هم اینک دفترم را
با هر غزل می سوزم و خوش می سپارم
بر دست باد بی کسی خاکسترم را
شدم بی تاب و بی صبر و قرارت
بیا ای مَه که تا پیش قدمهات
نمایم جون ناقابل نثارت اگر
باور نداری شعر چشمان ترم را
باید بسوزانم هم اینک دفترم را
با هر غزل می سوزم و خوش می سپارم
بر دست باد بی کسی خاکسترم را
۳.۳k
۲۳ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.