ازدواج اجباری

پارت 50

ات : ی..یونا..یونا
جیمین...جیمین..( باداد )
ات : یونا..تروخدا چشماتو وا کن
از قصد نبود..حق..حق..یونا...یونا..
جیمین‌ : چیشدهه

ات : م..من هلش دادم..حق‌...حق..سرش خورد گوشه میز..
جیمین : تو چه غلطی کردیی
ات : بخدا..از قصد نبوددد
حق‌‌‌...حق‌..


----------------------------->♡<

ویو یونا :
باید جو میدادم
پس خودمو زدم به بی هوشی ( پد....ص..گگگ)
دیدم ات داره زار میزنه
پس باید بخاطر کتکی که جیمین
بهم زد ازش انتقام میگرفتمم

ویو جیمین :
زنگ زدم به امبولانس ...
امبولانس امد و من ات هم رفتیم ..
جیمین : فقط بلایی سرش بیاد دیگه
من میدونم با توو...
رفتیم بیمارستان
و بعد 2 ساعت دکتر امد ...
دکتر : خطر رفع شد امکان ظربه مغزی شون خیلی زیاد بود ولی هنوزم امکان داره چیزی یادشون نیاد
جیمین : یعنی ممکنه ؟
دکتر : بله..متاسفانه
ات : حق..حق..

ویو جیمین :
موهای ات رو کشیدم و همه چپ چپ بهمون نگاه میکردنن
ات : تروخدا ولم کن..حق..حق..
جیمین : باید ادمت کنم ه..رزهه..
انداختمش تو ماشین ..
سریع رفتیم خونه
هلش دادم ..
ات : حق..حق‌‌..بخدا از قصد نبود..حق..حق..
اییی
ولم کننن
جیمینیننی

جیمین : اسم منو به زبون..ه...رزت نیاررر


لایکـ ۷۰🌹❤ (نترسید دیگه از این به بعد کمترش میکنم)


کامنت ۴۰ تا💐🌙
دیدگاه ها (۴۳۵)

بچه ها برید سروش رو نصب کنید توی مایکت هستش:) بعد وقتی درستش...

اون هایی که سروش رو نصبـ کردن یه این ایدی پیام بدنـ💕

ازدواج اجباری

بچه ها لطفا درس هاتون رو بخونید نمره بد نیارید 💕✨

عشق چیز خوبیه پارت ۹صبح روز بعد ویو اتبا درد بدی از خواب پاش...

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۵#

فیک ازدواج اجباری پارت ۸پرستار :لطفا دکتر رو خبر کنید جین:چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط