پارت۴۴
#پارت۴۴
یه دختر که فک کنم عاشق پیشه امیر بود اروم توی گوشم گفت:اهای چیکارش کردی که عاشقت شده ؟؟
من:اخی طفلک نترشی از بی شوهری
گفت:فعلا که تو ترشیدی
من:نوچ نوچ خدا مریضا رو شفا میده امیدوار باش
به بقیه حرفاش گوش نکردم ،بقیه داشتن تبریک میگفتن و ارزوی خوشبختی میکردن
بعداز کلاس خودم و نسیم رفتیم بوفه و دوتا قهوه سفارش دادیم که گفتم:من قهوه تلخ میخورم
نسیم:اوه اوه میبینم اخلاق امیر روت خیلی اثر کرده
من:بله مااینیم دیه
صدای مریم اومد که با عجله گفت:وااییی پام درد گرفت
نسیم:خومگه مرض داری دو میزنی ،توالان متاهلی
من:بله بله شوهر داری خوبه و یه چشمک زدم
مریم :کووفت شماهم که بالاخره شوهر میکنین
نسیم با ناراحتی گفت:هایی نگو که دلم خونه و سرش رو انداخت پایین
حدس زدم یه اتفاقی افتاده ولی بعدا باهاش صحبت میکنم
کلاس بعدی با استاد شفیعی بود بعداز خوردن قهوه رفتیم سرکلاس
استاد وارد شد و به همه سلام کرد و به من و مریم گفت:تبریک میگم خانوما جشن عقد خانوم بهرامی و اقای اریا منش و ازدواج خانوم اریامنش
بایه لبخند تشکر کردیم که استاد گفت:از درسا عقب افتادین میدونید؟؟؟
مریم گفت:اره استاد ،برادرم به من و الینا کمک میکنه
ادامه دارد......
بچه ها ببخشین دعا کنید مادربزرگم حالش خوب شه بعد کلی پارت هیجان انگیز میزارم❤ ❤
یه دختر که فک کنم عاشق پیشه امیر بود اروم توی گوشم گفت:اهای چیکارش کردی که عاشقت شده ؟؟
من:اخی طفلک نترشی از بی شوهری
گفت:فعلا که تو ترشیدی
من:نوچ نوچ خدا مریضا رو شفا میده امیدوار باش
به بقیه حرفاش گوش نکردم ،بقیه داشتن تبریک میگفتن و ارزوی خوشبختی میکردن
بعداز کلاس خودم و نسیم رفتیم بوفه و دوتا قهوه سفارش دادیم که گفتم:من قهوه تلخ میخورم
نسیم:اوه اوه میبینم اخلاق امیر روت خیلی اثر کرده
من:بله مااینیم دیه
صدای مریم اومد که با عجله گفت:وااییی پام درد گرفت
نسیم:خومگه مرض داری دو میزنی ،توالان متاهلی
من:بله بله شوهر داری خوبه و یه چشمک زدم
مریم :کووفت شماهم که بالاخره شوهر میکنین
نسیم با ناراحتی گفت:هایی نگو که دلم خونه و سرش رو انداخت پایین
حدس زدم یه اتفاقی افتاده ولی بعدا باهاش صحبت میکنم
کلاس بعدی با استاد شفیعی بود بعداز خوردن قهوه رفتیم سرکلاس
استاد وارد شد و به همه سلام کرد و به من و مریم گفت:تبریک میگم خانوما جشن عقد خانوم بهرامی و اقای اریا منش و ازدواج خانوم اریامنش
بایه لبخند تشکر کردیم که استاد گفت:از درسا عقب افتادین میدونید؟؟؟
مریم گفت:اره استاد ،برادرم به من و الینا کمک میکنه
ادامه دارد......
بچه ها ببخشین دعا کنید مادربزرگم حالش خوب شه بعد کلی پارت هیجان انگیز میزارم❤ ❤
۱.۸k
۰۸ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.