فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۴
جین:لادن.(میدوه.)لادن.
لادن:جین کمکم کن.
جین:لادن...لادن.
اما جین از لادن خیلی دور بود پس... .
جین:اما دیر رسیدم.
لادن مرده بود و از دهنش خون ریزی داشت و سرشم شکسته بود و چشاشم باز بودو دستشم مشت.
جین:ببخشید لادن...من دیر رسیدم.
جین داخل دست لادن چیزی دید پس مشتشو باز کرد و گردنبد دید که عکس لادن همراه با مادرش بود.(پدر لادن فوت کرده بود. تصادف کرده بود.)
جین:لادن من قول میدم از مادرت محافظت کنم...تو دوست خوبه ا/ت بودی.
و چشای لادنو با دستش بست.
لایک کنید دیگه ببین چقدر براتون زیاد نوشتم😊
لادن:جین کمکم کن.
جین:لادن...لادن.
اما جین از لادن خیلی دور بود پس... .
جین:اما دیر رسیدم.
لادن مرده بود و از دهنش خون ریزی داشت و سرشم شکسته بود و چشاشم باز بودو دستشم مشت.
جین:ببخشید لادن...من دیر رسیدم.
جین داخل دست لادن چیزی دید پس مشتشو باز کرد و گردنبد دید که عکس لادن همراه با مادرش بود.(پدر لادن فوت کرده بود. تصادف کرده بود.)
جین:لادن من قول میدم از مادرت محافظت کنم...تو دوست خوبه ا/ت بودی.
و چشای لادنو با دستش بست.
لایک کنید دیگه ببین چقدر براتون زیاد نوشتم😊
۱.۹k
۰۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.