ویو جیمین

ویو جیمین
در خونه رو با ذوق باز کردم و با دیدن ا/ت ذوقم کور شد
+سلام گفتم همین الان بت بگم دارم میرم بیرون با دوستام شب شاید بر نکردم ( در حاله برداشتن وسایلش)
ناراحت شدم ولی به رو خودم نیوردم میدوستم بخاطر خودم داره این کارو میکنه اخه خیلی وقته نیومدم خونه
_باشه خوش بگذره
+راسی با ماشینه تو میرم ماشینم پنچره خدافظ
_خدافـــــ
با صدای بسته شدنه در حرفش رو قطع کرد
اون واقعا رفته بود

زدم زیره گریه
همش تقصیره من بود که اون رفت نمیدونم باید چی کار کنم



ویو ا/ت
ساعت سه ی شب

انقد خندیده بودم که داشت اب از چشمام میومد
دیدگاه ها (۵)

های گایزانقدر حالم بده که نمیتننم به ادامه ی فیک حتی فک کنم ...

اصلا من عررررر

یک هفته بود که جیمین خونه نیومده بود یا اگه میومد نصفه شب بو...

پارت ٣ هزار و یک شبمیخواستم جواب اون هفتا پسر رو بدم که لیا ...

فیک مافیای سیاه من part 3

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط