میروم بعد تو با دیوانگی ها سر کنم

میروم بعد تو با دیوانگی ها سر کنم
میروم بعد تو بودن را کمی باور کنم

موج دریای دو چشمت را به ساحل می کشم
میروم تا چشم های آسمان را تر کنم

کفر اندام تو افتاده به تقدیرم ولی
از تو باید بگذرم ، ترک دل کافر کنم

خسته ام از رنگ و نیرنگ خدایان زمین
میروم گوش خدای آسمان را کر کنم

خنجرت جا مانده در پشتم امانت میبرم
تا که در قلب همه نامردمان خنجر کنم

گوش کن من با تو هستم دست کم چیزی بگو
دست کم حرفی بزن ، تا شکوه را کمتر کنم

کاش میشد با تو باشم کاش میگفتی نرو
میروم تا خنده بر این چرخ بازیگر کنم

ابتدای داستان فهمیده بودی عاشقم
میروم فکری برای مصرع آخر کنم
دیدگاه ها (۱)

تمام دل خوشی ام شور عاشقانه ی توستدو چشم منتظرم تا همیشه خان...

آخرش یک شب به پایت جان خود را می دهدآن که پای چشم تو ، ایمان...

در سینه اش آتش فشانی شعله ور داردرودی که حالا در سرش فکر سفر...

اولین لحظه ی دیدار،ترا بوسیدممثل یک آدم بیمار،ترا بوسیدمبین ...

𝔻𝕣𝕖𝕒𝕞 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕞𝕖⁷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط