پارت

#پارت_11
آقای مافیا ♟🎲

_ آفاق کیه؟

+هیشکی داداش دوستمه

سریع اومد جلو در و گفت:

_کدوم.....

_ سوسن

همین که اسم سوسن و شنید رفت تو اتاقش
منم سوسن و بردم داخل خونه

سوسن روی مبل نشست
و من براش شربت مورد علاقش شربت ابلیمو
رو براش اوردم

کل شربت و یه نفس سر کشی و همین که لیوان و گذاشت زمین

رادمان از اتاقش بیرون اومد و اون موهای ژولیدش الان خیلی خوشگل شده بود

و به جای شلوارک یه شلوار شیک پاش کرده بود
سریع اومد پایین و به من و سوسن سلام کرد
و روبه رو سوسن نشست

هردوشون خیلی مشکوک میزندن

ب گشتم به سوسن گفتم:

+ سوسن نظرت چیه بریم تو اتاق

بلاخره دل از نگاه کردن به رادمان کرد وگفت:

_اره بریم

رفتیم تو اتاق و گفتم:

+ خب حالا بگو چیکار کنم

اینو گفتم و سوسن یه کارت گرفت سمتم
گفتم:

+ این چیه

_ یادته وقتی خیای کوچولو بودی بابات زنده بود
داداشت میرفت کلاس زبان

+ اره

_ و بخاطر فیلمای انگیلیسی که میدید تو هم انگیلیسی یاد گرفتی و الان انگیلیسیت عالیه

+ اره حالا این کارت چیه
#رمان
#فالو
#کیپاپ
دیدگاه ها (۰)

#پارت_12آقای مافیا ♟🎲+ اره حالا این کارت چیه_ببین ابجی این ک...

#پارت_13آقایمافیا♟🎲+گگگگگگ راستی داشی از کیه روش کراشی_از وق...

#پارت_10آقای مافیا ♟🎲+ادم باش آفاق ادم باشبه سمت خونه پا تند...

#پارت_9آقای مافیا ♟🎲+ ا.. ا.. اره چطور؟لبخند ریزی زد و گفت:_...

فیک شاهزاده من

گفتم دلم میخواد یه دختر داشته‌باشم با تو. از توی تراس گفت چی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط