*فردا*

*فردا*
_باصدای زنگ بیدار شدم لیندا برنامه رو بهم داده بود نیم ساعت وقت داشتم هنوز رفتم یک دوش 10 مین گرفتم لباس مشکی (اسلاید 2)نو رو که خریده بودم پوشیدم سوار ماشین شدم و رفتم به سمت کمپانی وارد شدم سلام کردم رفتم وسایلم رو چیدم امروز میکاپ گر قبلی آمده بود تا بهم بگه به کدوم چه رنگا میاد اما من از همون اول میدونستم(بله شما کارت درسته😂) ساعت 3 پسرها آمدند منم تا ساعت 2 داشتم آموزش میدیم و میچرخیدم (بیکار بود)تا ساعت 4 کل پسر ها آماده بودند و لباس هاشون رو پوشیده بودند منم رفتم سراغ نفر بعدی میکاپش کردم واقعا بهش میومد رفتیم تا به مراسم برسیم ساعت 5رسیدیم پسر ها رفتند نشستند منم کنار مدیر صحنه نشستم داشتم باهاش حرف میزدم که موقع اجرا پسرا بود
+دیدم داره بایکی حرف میزنه دیدم رفیق صمیمی خودم هست رفتم بالا سرش بهش گفتم بیاد موقع اجرا هست
_ب باشه من میریم وسایل آماده کنم شما هم بیاید
+باشه...... چطوری لوکاس (مدیر صحنه =دوست جیهوپ)
لوکاس :خوبم توچطوری عجب دختری هستاااا!! خیلی کراشه
+راستش آره خیلی.
لوکاس :نکنه.... +نه اصلا لوکاس :باشه☺️😊 بای (فکر کردی 😎😎خنگم)
_خب جیهوپ تمومی
+فکر کنم لوکاس راست میگفت (زیر لب زمزمه کرد)
_چیزی گفتی؟
+ نه،.... ممنون
+رفتم و اجرا کردیم بعد از مراسم فقط فکرم درگیر ا.ت بود تهیونگ وارد اتاقم شد(علامت تهیونگ *)
*خسته نباشی پسر
+ممنونم تو هم همینطور
*فردا به مناسبت اولین روز ا.ت و بردن مهم ترین جایزه می‌خواهیم بریم کنار ساحل
+ا.ت میاد؟
*نمیدونم ولی میرم میپرسم