درخشش در تاریکی part:4

∞... ... ... ... ... ... ... ... ...∞
مستر جانگ:راجب شرکته من الان جلو در عمارتتون هستم امر کنید میرم فردا مزاحمتون میشم
ا.ت:بیا
با ماشینش به در ورودی عمارت مارگارات رسید و دستی برای بادیگارد های کله گنده نشون داد بعد از تشخیص هویت جانگ ، امضا برای ورود به عمارت و تاریخ و ساعت ورود نوشت
بادیگار:مستر جانگ هوسوک تاریخ ۱۹ دسامبر ساعت ورود ۱:۱۰
بعد از تموم شدن حرفای بادیگارد در ورودی عمارت یا بهتره بگیم قصر بانو مارگارات باز شد امنیت بالای که این قصر داره قابل حضم نیست با اینکه هوسوک مثل برادر ا.ت میمونه اما حق نداره به حریم خصوصی ا.ت تجاوز کنه یا بهتر بگم هیچکی حق نداره همه تاریخ ها و ساعت ها و امضا های افرادی که به اینجا ورود میکنن نوشته میشه

مستر جانگ ماشین رو در جای مخصوصی که ا.ت براش اختصاص داده بود گذاشت و بعد از مرتب کردن کتش از ماشین پیاده شد و سویچ ماشین رو به بادیگارد داد به سمت در ورودی عمارت حرکت کرد بعد از رسیدن به در و طی کردن پله ها دو بادیگاردی که با اسلحه جلوی در بودن درو براش باز کردن همه عمارت تو این وقت شب بیدار بودن معلومه که کسی حق نداره قبل از اینکه مارگارات به خواب بره بخوابن تمام ادمای عمارت به صورت شیفت های چرخشی کار میکردن از نظافت چی ها خدمتکار ها اشپز و بادیگارد ها ...
این عمارت به تنهای برای ا.ت که ۳ طبقه و ۳۶ تا اتاق داره و یک ساختمان دیگه با فاصله ۲۰ متری عمارت ا.ت قرار داره که مخصوص کارکنانه
عجیب ترین چیز در رابطه با این عمارت مارگارات اینه که هیچکس از طبقه ای اول که ا.ت داخل راه رو اتاق داره بالاتر نرفته اون عمارت به قدری بزرگه که از اسانسور ها استفاده میشه و بالای ۲۰۰ تا دوربین داخل اون عمارته و یک اسانسور هست که فقط با چهره و اثر انگشت ا.ت کار میکنه و داخل اتاقشه که به طبقه های بالا راه داره هیچکس تی این چندسال نفهمیده دقیقا اونجا چخبره
(پرش زمانی ۱:۱۵)
شلوارکشو با یه دامن نخی بلند که از رنگ های ابرنگی صورتی و بنفش استفاده شده بود و تا روی زانوش چاک داشت عوض کرد و یک بافت نخی سفید روش پوشید از اتاقش بیرون امد و در و پشت سرش بست به سمت اسانسور رفت تا به سالن اصلی که هوبی نشسته برسه بعد از لمس کردن دکمه( G) همکف اسانسور شروع کرد به حرکت کردن به طبقه همکف رسید و هوبی رو دید که چندتا از خدمتکارا باهاش داشتن حرف میزدن اون مث نور بود تو عمارت مارگارات وقتی پاشو داخل عمارت میزاشت عمارت از روح خسته بیرون میومد و گل و بلبل میشد
ا.ت:اهم (سرفه مصنوعی)
همه خدمتکارا با صدای ا.ت خشکشون زد و بعد از تعظیم به مارگارات
به کار خودشون برگشتند
هوسوک :براو هر روز زیبا تر از روز قبل
ا.ت: بفرمایید کارتونو بگید مستر جانگ
هوسوک : اه انقدر خشک نباش توام دیگه ....
حمایت
دیدگاه ها (۰)

گایزز خیلی بهم کنارتون خوش گذشت فکر کنم دیگه وقتشه که برم و ...

درخشش_در_تاریکی Part:3∞... ... ... ... ... ... ... ... ...∞(...

درخشش_در_تاریکی PART:۲

شخصیت ها: ا/ت،تهیونگ----------------------------------------...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

WISH MEET YOUPART 11اجوما. بیا دختر جان بریم به بانو معرفیت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط