می آیی

می آیی
یک شب
رو به آسمان دراز بکشیم
تو ماه را رصد کنی
من چشمان ماهت را ؟

می آیی
گم شویم میان تاریکی شب ؟
تو ستاره ها را بشماری
من گیسوان کهکشانی ات را ؟

راستی
وسط رویاهایمان خوابت نبرد ؛
چشمان ماهت را که ببندی
من و ستاره ها
باهم
خانه خراب می شویم

#آنشرلی
دیدگاه ها (۸)

پاییز همین برگهاییست که از ژاکتِ سُرمه ایت روی دامنِ زمین ...

مردم شهر سیاه خنده هاشان همه از روی ریاست دلشان سنگ سیا ست...

⇜فــاطــمـــهـ⇝ ◈◈◈ 5حَرفــــــه◈◈◈ ⇄وَلــــــــی با حــــ...

چه کاری از من برمی آید ؟ وقتی عشــــق تمامِ خودش را می ری...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت نهم🫐✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط