ناجی پارت

#ناجی #پارت_١۵
-قربونت منم خوبم ن الان توراهم غروب میرسم
+ب خاله بگو خیلی گلی
حرفمو تکرار کرد و صدای مامان فری اومد ک گفت مرسی ولی باز چی میخوای
نگار قهقهه ای زد و گفت
-راست میگ چی میخوای
+میخوام ی یک هفته ای بیای اینجا پیشم
-اعععع برا چی
+غروب رسیدی ادرسو اس ام اس میکنم بیا تعریف میکنم برات
-باشه ب مامان میگم میام
+باشه فدات
-نشی عشقم خدافظ
+خدافظ
تلفن و قطع کردم و گزاشتم جیبم و رفتم پایین ارام جون هنوز تو اتاق داشت وسیله هاشو جمع میکرد چایی دم کردم و میز صبحونه رو چیدم
اقاجون و محمد اومدن تو ب همه سلام صبح بخیر گفتم و بعد رو ب اقاجون گفتم
+کی میخواین حرکت کنین
-یک ساعت و نیم یا دو ساعت دیگ
+اععع پس وقتشو دارم
-وقت چی
+ی تو راهی کوچولو
صبحونه رو ک براشون گزاشتم سریع رفتم ک ی کیک کوچولو درست کردم تو فر گزاشتم تا بپزه اومدم سر میز صبحونه کسی خیلی صحبت نمیکرد صبحونه ک تموم شد پخت کیک هم تموم شد کیک رو تو ی ظرف در دار گزاشتم دادم ب ارام جون و گفتم
+خوش بگذره
-مرسی عزیزم
ی رو بوسی کردیم و اونا هم رفتن حیاط ک سوار ماشین منم برگشتم تو اشپزخونه تا ی کاسه اب بریزم کاسه ک پر شد و همین ک برگشتم یهو اقاجون جلوم سبز شد و ترسیدم
+وای اقاجون چرا اینجوری میاین
خندید و گفت
-ببخشید دخترم .... این کارت عابر بانک برای مهمونیه حالا مواد غذایی میخوای یا شوینده رانندگی بلدی
+بله
-خب سعی کن ک تنهایی نری ی مرد دنبالت باشه خوبه اینم سوییچ
ازش گرفتم تشکری کردم و رفتیم حیاط حرکت کردن و پشتشون اب ریختم محمد درو بست و اومد پیشم و گفت
-از کی میخوای کارارو شروع کنی
+اول باید ی لیست بگیرم از مواد شوینده غروب بریم خرید کنیم بعدا ک خونه تمیز شد ی لیست میگیرم از مواد غذایی
-باشه فقط من ی روز میخوام برم سر بزنم ب مامانم شاید مجبور بشی تنهایی بری
+باشه ولی من تنها نیستم اقاجون گفت ک یکی از دوستام بیاد پیشم
گوشیش زنگ خورد و ی عذر خواهی کرد و رفت
منم رفتم تو خونه و تمام اشپزخونه رو زیرو رو کردم تا ببینم ک چی نیاز دارم خداروشکر مواد شوینده هیچی نبود ناهار قرمه سبزی گزاشتم و بعد نشستم واسه لیست گرفتن
اصلا نمیدوستم ک چی میخوام
از کجا باید شروع کنم واسه تمیز کردن
اصلا چند تا از هر کدوم میخواستم ادرسو برای نگار اس ام اس کردم
دیدگاه ها (۱۳)

#ناجی #پارت١۶باید پرده ها شسته میشد لوستر ها تمیز میشد مواد ...

این اهنگ از جمله اهنگی بود ک خیلی دلم گرفت با گوش کردنشبعضی ...

#ناجی #پارت_١۴ظرفا رو جمع کردم ک ببرم بشورم اقاجون اومد تو ا...

#ناجی #پارت_١٣-ببین دخترم دوتا پسرای من الان با من تماس گرفت...

#مافیای_من #P5صبح بیدار شدم و دیدم لینو دیشب جا به جا شده و ...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۱#

پارت ۵+ باشه (کشیده و حرصی)ـ بیا باز شدی حالا همراه من بیا +...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط