عاقبت ی شب تورا تا لنج و دریا میبرم
عاقبت یڪ شب تورا تا لنج و دریا میبرم
تا هجوم قاصدڪ ،، در شهر رویا می برم
آنچہ ازتَہ مانده ےعمرم،دارم بیش وڪم
توے آغوشت بہ سمت صبح فردا می برم
گوشہ یے؛ از معجزات چشم شهلاے تو را
نیمہ شب می دزدم و نزد مسیحا می برم
بر صراطہ بازوانت ،، تا سحر پل می زنم
تا بہ قعرِ دوزخت ،، دل را ب ایما می برم
بوے صد صحرا شقایق بر مشامم میرسد
تا ڪہ نام ڪوچکَت را، روے لبها می برم
کافه ےچشمت مراتاشام آخرخواندہ ست
ازهمین جا سجدہ ها سمت یهودا می برم
در ڪلاس عشق تو هر سال درجا می زنم
وصف چشمت را بپرسی دست بالا میبرم
موج اشڪت موجِ دریاست، میدانم عزیز
من دلم دریایی است،موجی ب دریامیبرم
تا هجوم قاصدڪ ،، در شهر رویا می برم
آنچہ ازتَہ مانده ےعمرم،دارم بیش وڪم
توے آغوشت بہ سمت صبح فردا می برم
گوشہ یے؛ از معجزات چشم شهلاے تو را
نیمہ شب می دزدم و نزد مسیحا می برم
بر صراطہ بازوانت ،، تا سحر پل می زنم
تا بہ قعرِ دوزخت ،، دل را ب ایما می برم
بوے صد صحرا شقایق بر مشامم میرسد
تا ڪہ نام ڪوچکَت را، روے لبها می برم
کافه ےچشمت مراتاشام آخرخواندہ ست
ازهمین جا سجدہ ها سمت یهودا می برم
در ڪلاس عشق تو هر سال درجا می زنم
وصف چشمت را بپرسی دست بالا میبرم
موج اشڪت موجِ دریاست، میدانم عزیز
من دلم دریایی است،موجی ب دریامیبرم
- ۱.۱k
- ۱۱ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط