love inother style پارت77
#love_inother_style #پارت77
ساکونو
وایی مامانی مطمئنم الآن اگه نرم از این مهلکه مطمئنم همین جا قش میکنم
جاستین:هن تو به چه حقی دوسش داری؟
جینیونگ:به همون حقی که چهارسال پیش داشتم فهمیدی
جاستین:ساکونو مال منه
جینیونگ:هروقت تونستی از دختر بازیت دس برداری به خاطرش بیا حرف بزنیم
من:بس کنین من مال هیچکدومتون نیستم مگه من اسباب بازیم که یکیتون بگه میخوام اون یکی بگه نمیخوام خجالت بکشین از خودتون درضمن من همون موقع که حلقه دوستی تو انداختم تو لیوان آب جوت باید میفهمیدی بهت علاقه ای ندارم جاستین لطفا دیگه اذیتم نکن برو خواهش میکنم
جاستین:متاسفم نمیخواستم اذیتت کنم اما بدون هروقت برگردی منتظرتم قول میدم
سوار ماشینش شد و رفت جینیونگ برگشت سمتم حتی جرأت نداشتم نگاهش کنم
جینیونگ:ساکو..
رفتم سمت بچه ها مثل همیشه رفتار کردم
من:خوبب بزنین بریم فیلم سینمایی تموم شدش
میا:خدایش حلقه پیشنهادشو انداختی تو آبجو
من:آره باوا خوب خوب بگو.ببینم من قرار نیس.عمه بشم
الیزا:اهم عروسیمو به آشوب کشیدی عذر خواهی نمیکنی
من:چرا واقعا ببخشید خوب بریم
همه:بریم
(یک هفته بعد)
هوف یک هفته ازاون اعتراف میگذره و منم این یه استادخوب فراری از جینیونگ میام میرم خدایش نمیدونم چطوری بهش بگم منم دوسش دارم هرموقع میاد با یونگ وبک برمیگردم که تنها گیرم نیاره بله تا این حد من خانومم کاپشنو و شالگردنمو انداختم امروز گفتن که برف میاد برایی همون
من:خسته نباشین بچه ها امیدوارم کریسمس خوبی داشته باشین
همشون:مرسی همچنین استاد
از محوطه اومدم بیرون که دیدم نیس نفسمو راحت دادم بیرون
*ساکونو
خدایا نه نه بدو بدو میکردم
جینیونگ:صبر کن کارت دارم
به سمت چهار راه رسیدم یعنی ریدن تو شانس ما چراغ عابر قرمز بود جینیونگ هر لحظه نزدیک تر میشد سبز شدش جون داشتم رد میشدم که بازومو از پشت گرفت کشیدتم پرت شدم تویی بغلش
جینیونگ:میشه بزاری حرفمو بزنم
من:آم نه بزار برم
جینیونگ:جوابمو بده اگه حتی ازم متنفری بگو بهم چرا بازیم.میدی؟
صداش میلرزید اینکه بغضش گرفته سرمو تا جایی که جاداشت کردم تویقم
من:نه ازت متنفر نیستم...
جینیونگ:خوب پس چی؟
من:خوب منم منم دوست دارم
***///***///***
جینیونگ
اون اون آلان چی گفت خندیدم
ساکونو:خل شدی کجاش خنده داره؟
من:یه بار دیگه بگو
ساکونو:اینکه دوست دار...
دیگه تحمل نکردم لباموگذاشتم رویی لباش چشاش ازتعجب چنان گشادشد بودکه نگواونم چشماش بست و همراهیم کردش ازش جدا شدم سرخ شده بود
من:خجالت هم تو اپشنات بود من خبر نداشتم هان؟
ساکونو:کوفت خوب اولین بوسم بودش بعدم بی تربیت تو خیابون
من:مهم نیس مهم اینه که بهت رسیدم
خندید وخندیدم بهترین کریسمسم شد امسال
ساکونو
وایی مامانی مطمئنم الآن اگه نرم از این مهلکه مطمئنم همین جا قش میکنم
جاستین:هن تو به چه حقی دوسش داری؟
جینیونگ:به همون حقی که چهارسال پیش داشتم فهمیدی
جاستین:ساکونو مال منه
جینیونگ:هروقت تونستی از دختر بازیت دس برداری به خاطرش بیا حرف بزنیم
من:بس کنین من مال هیچکدومتون نیستم مگه من اسباب بازیم که یکیتون بگه میخوام اون یکی بگه نمیخوام خجالت بکشین از خودتون درضمن من همون موقع که حلقه دوستی تو انداختم تو لیوان آب جوت باید میفهمیدی بهت علاقه ای ندارم جاستین لطفا دیگه اذیتم نکن برو خواهش میکنم
جاستین:متاسفم نمیخواستم اذیتت کنم اما بدون هروقت برگردی منتظرتم قول میدم
سوار ماشینش شد و رفت جینیونگ برگشت سمتم حتی جرأت نداشتم نگاهش کنم
جینیونگ:ساکو..
رفتم سمت بچه ها مثل همیشه رفتار کردم
من:خوبب بزنین بریم فیلم سینمایی تموم شدش
میا:خدایش حلقه پیشنهادشو انداختی تو آبجو
من:آره باوا خوب خوب بگو.ببینم من قرار نیس.عمه بشم
الیزا:اهم عروسیمو به آشوب کشیدی عذر خواهی نمیکنی
من:چرا واقعا ببخشید خوب بریم
همه:بریم
(یک هفته بعد)
هوف یک هفته ازاون اعتراف میگذره و منم این یه استادخوب فراری از جینیونگ میام میرم خدایش نمیدونم چطوری بهش بگم منم دوسش دارم هرموقع میاد با یونگ وبک برمیگردم که تنها گیرم نیاره بله تا این حد من خانومم کاپشنو و شالگردنمو انداختم امروز گفتن که برف میاد برایی همون
من:خسته نباشین بچه ها امیدوارم کریسمس خوبی داشته باشین
همشون:مرسی همچنین استاد
از محوطه اومدم بیرون که دیدم نیس نفسمو راحت دادم بیرون
*ساکونو
خدایا نه نه بدو بدو میکردم
جینیونگ:صبر کن کارت دارم
به سمت چهار راه رسیدم یعنی ریدن تو شانس ما چراغ عابر قرمز بود جینیونگ هر لحظه نزدیک تر میشد سبز شدش جون داشتم رد میشدم که بازومو از پشت گرفت کشیدتم پرت شدم تویی بغلش
جینیونگ:میشه بزاری حرفمو بزنم
من:آم نه بزار برم
جینیونگ:جوابمو بده اگه حتی ازم متنفری بگو بهم چرا بازیم.میدی؟
صداش میلرزید اینکه بغضش گرفته سرمو تا جایی که جاداشت کردم تویقم
من:نه ازت متنفر نیستم...
جینیونگ:خوب پس چی؟
من:خوب منم منم دوست دارم
***///***///***
جینیونگ
اون اون آلان چی گفت خندیدم
ساکونو:خل شدی کجاش خنده داره؟
من:یه بار دیگه بگو
ساکونو:اینکه دوست دار...
دیگه تحمل نکردم لباموگذاشتم رویی لباش چشاش ازتعجب چنان گشادشد بودکه نگواونم چشماش بست و همراهیم کردش ازش جدا شدم سرخ شده بود
من:خجالت هم تو اپشنات بود من خبر نداشتم هان؟
ساکونو:کوفت خوب اولین بوسم بودش بعدم بی تربیت تو خیابون
من:مهم نیس مهم اینه که بهت رسیدم
خندید وخندیدم بهترین کریسمسم شد امسال
۸.۴k
۲۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.