پارت ششم دلبر نازم
پارت ششم دلبر نازم
رفتم تو پانیذ تو دره بود🤣
لباسم رو عوض کردم و خوابیدم 😴
صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم بعدش آماده شدم رفتم یه لقمه گذاشتم تو دهنم پانیذ بیدار شد .. اونم آماده شد زنگ زدم ارسلان..
مکالمه:
د: سلام ارسلان بیاید طبقه ی ما بریم دانشگاه.
ا: سلام باشه..
ارسلان اینا اومدن خونه مون بعد چند دقیقه:
ا: بریم؟
د: بریم.
سوار شدیم من جلو نشستم ارسلان رانندگی میکرد پانیذ و رضا هم پشت نشستن..
.
.
.
.
.
.
رسیدیم دانشگاه وارد حیاط شدیم دیدیم عسل و آتوسا و نیکا با مهدیس اونجا بودن اصلا محلشون نداشتیم با ارسلان و پانیذ و رضا رفتیم داخل ..
منو ارسلان پیش هم نشستیم پشت سرمون هم رضا و پانیذ نشستن..
د: ارسلان تو اینجا میشینی تا آخر سال 😂؟
ا: از خداتم باشه😒
د: باش باش😂🤣
یهو استاد وارد کلاس شد .. یه استاد قد کوتاه🤣🤣
یکی از بچه های کلاس آروم گفت :
کوتوله اومد🤣🤣
خیلی خودمونو نگه داشتیم که نخندیم ..🤭
کلاس تموم شد ..
د: ارسلان بیا بریم کتاب خونه ..
ا: باشه بزار من ماشینو میدم به رضا با پانیذ برن خونه منو تو با ماشین تو بریم...
د:اوکی.
ا: سوئیچ رو بده من.😝
د: واس چی؟
ا: تا وقتی یه پسر هست دختر لازم نیست رانندگی کنه😄
د: باش بیا.
ادامه دارد.....
نويسنده: دیانا
رفتم تو پانیذ تو دره بود🤣
لباسم رو عوض کردم و خوابیدم 😴
صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم بعدش آماده شدم رفتم یه لقمه گذاشتم تو دهنم پانیذ بیدار شد .. اونم آماده شد زنگ زدم ارسلان..
مکالمه:
د: سلام ارسلان بیاید طبقه ی ما بریم دانشگاه.
ا: سلام باشه..
ارسلان اینا اومدن خونه مون بعد چند دقیقه:
ا: بریم؟
د: بریم.
سوار شدیم من جلو نشستم ارسلان رانندگی میکرد پانیذ و رضا هم پشت نشستن..
.
.
.
.
.
.
رسیدیم دانشگاه وارد حیاط شدیم دیدیم عسل و آتوسا و نیکا با مهدیس اونجا بودن اصلا محلشون نداشتیم با ارسلان و پانیذ و رضا رفتیم داخل ..
منو ارسلان پیش هم نشستیم پشت سرمون هم رضا و پانیذ نشستن..
د: ارسلان تو اینجا میشینی تا آخر سال 😂؟
ا: از خداتم باشه😒
د: باش باش😂🤣
یهو استاد وارد کلاس شد .. یه استاد قد کوتاه🤣🤣
یکی از بچه های کلاس آروم گفت :
کوتوله اومد🤣🤣
خیلی خودمونو نگه داشتیم که نخندیم ..🤭
کلاس تموم شد ..
د: ارسلان بیا بریم کتاب خونه ..
ا: باشه بزار من ماشینو میدم به رضا با پانیذ برن خونه منو تو با ماشین تو بریم...
د:اوکی.
ا: سوئیچ رو بده من.😝
د: واس چی؟
ا: تا وقتی یه پسر هست دختر لازم نیست رانندگی کنه😄
د: باش بیا.
ادامه دارد.....
نويسنده: دیانا
۱۶.۴k
۱۰ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.