پارت هفتم دلبر نازم
پارت هفتم دلبر نازم
نشسته بودیم فیلم نگاه میکردیم که یهو ارسلان گفت:
ا: دیانا بریم بیرون؟
د: دوتایی؟
ا: آره
د: بریم ..
ر: پانیذ حالا که اینطور شد منو تو هم باهم بریم😂
پ: من میرم آماده شم.
ر: بابا شوخی کردم😭
ا: تو فکر میکنی دخترا شوخی میدونن چیه؟😂
پ: شنیدما.
ا: گفتیم که بشنوی.🤣
ر: پس تو چرا دیانا رو میبری..؟
ا: حوصله م سر رفت دوس داشتم باهاش برم بیرون .
د: منو باید ببری خرید.
ا: چشم😐
پ: بی بلا🤣🤣🤣
د:پانیذ تو خفه میشی آجی؟
پ: یس
ر: پانیذ سال نو مبارک😐
پ: عهههههه خب وایسا الان میام..
د: ارسلان آماده م بریم ..
ا: بریم .. بچه ها ما رفتیم خداحافظ.
ارسلان و دیانا رفتن میریم یکم سراغ پانیذ و رضا.
ر: بابا یکم از دیانا یاد بگیر بیا بریممممم😭
پ: وایسا آرایش نکردم
ر: پس اینا چیه زدی به صورتت؟😐۰
پ: اونا که جز آرایش حساب نمیشه .
ر: ای خدااااا من بدبخت عالمم☹️
پ:🤣🤣🤣
ر: تموم شد؟
پ: آره بریم ..
ادامه دارد.....
نویسنده: دیانا
نشسته بودیم فیلم نگاه میکردیم که یهو ارسلان گفت:
ا: دیانا بریم بیرون؟
د: دوتایی؟
ا: آره
د: بریم ..
ر: پانیذ حالا که اینطور شد منو تو هم باهم بریم😂
پ: من میرم آماده شم.
ر: بابا شوخی کردم😭
ا: تو فکر میکنی دخترا شوخی میدونن چیه؟😂
پ: شنیدما.
ا: گفتیم که بشنوی.🤣
ر: پس تو چرا دیانا رو میبری..؟
ا: حوصله م سر رفت دوس داشتم باهاش برم بیرون .
د: منو باید ببری خرید.
ا: چشم😐
پ: بی بلا🤣🤣🤣
د:پانیذ تو خفه میشی آجی؟
پ: یس
ر: پانیذ سال نو مبارک😐
پ: عهههههه خب وایسا الان میام..
د: ارسلان آماده م بریم ..
ا: بریم .. بچه ها ما رفتیم خداحافظ.
ارسلان و دیانا رفتن میریم یکم سراغ پانیذ و رضا.
ر: بابا یکم از دیانا یاد بگیر بیا بریممممم😭
پ: وایسا آرایش نکردم
ر: پس اینا چیه زدی به صورتت؟😐۰
پ: اونا که جز آرایش حساب نمیشه .
ر: ای خدااااا من بدبخت عالمم☹️
پ:🤣🤣🤣
ر: تموم شد؟
پ: آره بریم ..
ادامه دارد.....
نویسنده: دیانا
۱۰.۹k
۱۱ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.