part68
#part68
#part69
#arta
نیم ساعت گذشت نیومد
از ماشین پیاده شدم
رفتم زنگ یکی از واحد ها رو زدم
#delvin
بله بفرمایید
#arta
ببخشید میشه به دلسا
بگید بیاد جلوی در
#delvin
دسته آیفون دستم بود
تا چند ثانیه هیچی نمیگفتم
#arta
که صدای جیغ داد دلسا
رو شنیدم
از دیوار با دشواری رفتم بالا
پریدم یواشکی رفتم داخل
دلسا کجاست
#delvin
اروم باش
#arta
خفه شو دلسا کجاست
کاری نکن زنگ بزنم به پلیس
#delsa
وقتی میخواست کارشو شروع کنه
بهوش اومدم
به من دست نزن ارتااا بیا من و
از اینحا ببر
#amir
ساکت شو محکم با پشت دستم
زدم توی دهنش خون چکه چکه
ریخت روی لباسش
#arta
میری همین الان
بهش میگی دلسا رو ول کنه
وگرنه زنگ میزنم
شماره پلیس رو گرفتم
زنگ زدم
آدرس رو فرستادم
#amir
درو باز کردم دستم خونی بود
چته پسره بیشعور از اول هم گفتم
دلسا واسه منه هر کاری بخوام
باهاش میکنم الانم گورتو گم کن برو
از اینجا
#arta
اول اینکه دلسا دوست دخترمه
دوم اینکه صاحاب داره جرعت نداری
بهش دست بزنی
#amir
باشه رفتم دلسا رو
از یقه لباسش کشون کشون آوردم
پیشش
نگاه کن ببین چقدر قشنگ
میتونم بهش دست بزنم
#arta
دلسام چرا داره خون میاد از دهنت
عوضی چیکارش کردی
#delsa
آرتا ولش کن من نمیخوام
جونتو بخاطر من خطر بندازی
#arta
من بخاطر تو هر کاری میکنم
#amir
با شدت هلش دادم
خورد به تابلو تابلو افتاد
چسبوندمش به دیوار
ببین من عاشق دلسام
نمیخوام بخاطر تو بی ارزش
دستم به خونش آلوده شه
پسر خوب
#arta
هلش دادم که با
یه شدت زیاد هلم داد
سرم خورد به گوشه اپن
چشم هام تار میدید
دست زدم به سرم
تمام دستم خونی بود
آخرین چیزی که
شنیدم صدای آژیر
پلیس بود
#delsa
چیکارش کردی عوضی
رفتم پیشش چشم هاش
بسته شده بود ارتامم
که با صدای باز کردن در
متوجه حضور پلیس شدم
رفتم جلو همه چی رو توضیح دادم
زنگ زدن آمبولانس بیاد
بعد چند ثانیه آمبولانس اومد
لباس هامو سریع پوشیدم
بردنش داخل ماشین
منم بغلش نشسته بودم
دستشو گرفته بودم اشک می ریختم
✨❤️🩹
#part69
#arta
نیم ساعت گذشت نیومد
از ماشین پیاده شدم
رفتم زنگ یکی از واحد ها رو زدم
#delvin
بله بفرمایید
#arta
ببخشید میشه به دلسا
بگید بیاد جلوی در
#delvin
دسته آیفون دستم بود
تا چند ثانیه هیچی نمیگفتم
#arta
که صدای جیغ داد دلسا
رو شنیدم
از دیوار با دشواری رفتم بالا
پریدم یواشکی رفتم داخل
دلسا کجاست
#delvin
اروم باش
#arta
خفه شو دلسا کجاست
کاری نکن زنگ بزنم به پلیس
#delsa
وقتی میخواست کارشو شروع کنه
بهوش اومدم
به من دست نزن ارتااا بیا من و
از اینحا ببر
#amir
ساکت شو محکم با پشت دستم
زدم توی دهنش خون چکه چکه
ریخت روی لباسش
#arta
میری همین الان
بهش میگی دلسا رو ول کنه
وگرنه زنگ میزنم
شماره پلیس رو گرفتم
زنگ زدم
آدرس رو فرستادم
#amir
درو باز کردم دستم خونی بود
چته پسره بیشعور از اول هم گفتم
دلسا واسه منه هر کاری بخوام
باهاش میکنم الانم گورتو گم کن برو
از اینجا
#arta
اول اینکه دلسا دوست دخترمه
دوم اینکه صاحاب داره جرعت نداری
بهش دست بزنی
#amir
باشه رفتم دلسا رو
از یقه لباسش کشون کشون آوردم
پیشش
نگاه کن ببین چقدر قشنگ
میتونم بهش دست بزنم
#arta
دلسام چرا داره خون میاد از دهنت
عوضی چیکارش کردی
#delsa
آرتا ولش کن من نمیخوام
جونتو بخاطر من خطر بندازی
#arta
من بخاطر تو هر کاری میکنم
#amir
با شدت هلش دادم
خورد به تابلو تابلو افتاد
چسبوندمش به دیوار
ببین من عاشق دلسام
نمیخوام بخاطر تو بی ارزش
دستم به خونش آلوده شه
پسر خوب
#arta
هلش دادم که با
یه شدت زیاد هلم داد
سرم خورد به گوشه اپن
چشم هام تار میدید
دست زدم به سرم
تمام دستم خونی بود
آخرین چیزی که
شنیدم صدای آژیر
پلیس بود
#delsa
چیکارش کردی عوضی
رفتم پیشش چشم هاش
بسته شده بود ارتامم
که با صدای باز کردن در
متوجه حضور پلیس شدم
رفتم جلو همه چی رو توضیح دادم
زنگ زدن آمبولانس بیاد
بعد چند ثانیه آمبولانس اومد
لباس هامو سریع پوشیدم
بردنش داخل ماشین
منم بغلش نشسته بودم
دستشو گرفته بودم اشک می ریختم
✨❤️🩹
۷.۹k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.