زندگی در سئول p17
زندگی در سئول p17
( کلاسشون تموم شد)
شوگا: بلاخره تموم شد
تهیونگ: اره
ات: خیلییی خستمممم
جیمین: تو که دیشب خونه کوک کامل استراحت کردی ( شیطون نگاش کرد)
ات: جیمینااااااا
کوک: بس کن دیگه جیمین
جیمین: باشه باشه فهمیدم
جیهوپ: میگم بچها خیلی وقته اکیپی بیرون نرفتیم
یونا: درسته یه برنامه بچینیم بریم
ات: موافقم
جیمین: شهر بازی چطوره ؟
همگی: عالیه
کوک: سینما هم بعد شهر بازی بریم
جین: واسه شام هم بریم رستوران ( خدا قسمت که از این اکیپ ها😂)
شوگا: اره خیلی خوبه فردا میریم ؟
یونا: به نظرم فردا بهتره چون فردا کالج نداریم
نامجون: اره همون فردا
یونا: اوکی پس...( داشت حرف میزد که یکی از اون دور صداش کرد)
سویون: یونااااا
یونا: اومدی سویون ( با دست بهش اشاره میکنه که بیاد پیششون)
سویون: سلام به همگی ( بقیه هم سلام میدن و باهم احوال پرسی میکنن )
تهیونگ: پس دوس پسر یونا تویی
سویون: بله
جیمین: ازت خوشم اومد پسر خوبی هستی
سویون: خیلی ممنون شما هم همین طور
شوگا: انقد خجالتی نباش
سویون: چ..چشم
جین: سویون میگم توام فردا باهامون بیا
یونا: راس میگه قراره بریم بیرون
سویون: اگر مزاحم نیستم میام
ات: مزاحمت چیه راحت باش بابا
نامجون: خب دیگه بچها من دیگه میرم تا فردا
جین: اره دیگه وقت رفتنه خدافظ
( از هم دیگه خداحافظی میکنن و میرن)
....
( کلاسشون تموم شد)
شوگا: بلاخره تموم شد
تهیونگ: اره
ات: خیلییی خستمممم
جیمین: تو که دیشب خونه کوک کامل استراحت کردی ( شیطون نگاش کرد)
ات: جیمینااااااا
کوک: بس کن دیگه جیمین
جیمین: باشه باشه فهمیدم
جیهوپ: میگم بچها خیلی وقته اکیپی بیرون نرفتیم
یونا: درسته یه برنامه بچینیم بریم
ات: موافقم
جیمین: شهر بازی چطوره ؟
همگی: عالیه
کوک: سینما هم بعد شهر بازی بریم
جین: واسه شام هم بریم رستوران ( خدا قسمت که از این اکیپ ها😂)
شوگا: اره خیلی خوبه فردا میریم ؟
یونا: به نظرم فردا بهتره چون فردا کالج نداریم
نامجون: اره همون فردا
یونا: اوکی پس...( داشت حرف میزد که یکی از اون دور صداش کرد)
سویون: یونااااا
یونا: اومدی سویون ( با دست بهش اشاره میکنه که بیاد پیششون)
سویون: سلام به همگی ( بقیه هم سلام میدن و باهم احوال پرسی میکنن )
تهیونگ: پس دوس پسر یونا تویی
سویون: بله
جیمین: ازت خوشم اومد پسر خوبی هستی
سویون: خیلی ممنون شما هم همین طور
شوگا: انقد خجالتی نباش
سویون: چ..چشم
جین: سویون میگم توام فردا باهامون بیا
یونا: راس میگه قراره بریم بیرون
سویون: اگر مزاحم نیستم میام
ات: مزاحمت چیه راحت باش بابا
نامجون: خب دیگه بچها من دیگه میرم تا فردا
جین: اره دیگه وقت رفتنه خدافظ
( از هم دیگه خداحافظی میکنن و میرن)
....
۶.۵k
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.