اولین عشق زندگیم

اولین عشق زندگیم
P36
فقط....فقط غمگین بود ...همین ‌...ولی..از چی ...از کی ؟؟
( ویو کوک)
به مدرسه رسیدیم
از ماشین که پیاده شدیم همه در تعجب بودن
# وااییی اون دوتا باهم اومدن
«باورم نمیشه با اون دختره ی گدا ؟
& چطور ممکنه
دوست داشتم تک تک کسانی که داشتن در باره ا.ت بد میگفتن رو زنده زنده خاک کنم ولی چون ا.ت اینجاس نمیتونم
رفتیم داخل کلاس
_ الان میام
رفتم رو پشت بوم نفس عمیقی کشیدم سیگارم رو روشن کردم
× چه عجب ما شما رو دیدیم جناب جئون
_ هیچی نگو امروز اصلا حوصله ندارم
× چرا ؟
_ میخواستم بهش نشون بدم چه آدمی هستم فکر میکردم اون ازم نمیترسه
× چی؟ تو چیکار کردی؟ اون فقط ۱۵ سالشه ( بچه ها مثلاً ا.ت ۳ سال جهشی خونده)
_ می‌دونم
سیگارم تموم شد دومی رو روشن کردم که ته ازم گرفتش
× میخوای خودتو داغون کنی؟
ازش گرفتم
_ مهم نیس با دوتا چیزیم نمیشه
( ویو ا.ت)
توی کلاس نشسته بودم
یعنی کجا رفته؟
چند تا دختر اومدن جلوم
یکیشون چونم رو توی دستش گرفت
=این دختره با جونگ کوک اومده هه چه بیریخته
موهام رو کشید و محکم برام کرد روی زمین
= حق نداری با جونگ کوک من باشی فهمیدی دختره ی هرزه
+ به تو چه عوضی
محکم سیلی به گوشم زد
+ هق...هق..
؟؟؟؟؟
اشکام ؟؟؟ خود به خود سرازیر شدند
_اینجا چه خبره؟؟( داد)
= م...من....من..