اولین عشق زندگیم

اولین عشق زندگیم
P35

توی بغلم مثل گنجشک دل میزد
( ویو کوک )
یکم زیاده‌روی کردم نباید اینجوری میشد
×زینننگگگگگ( صدای زنگ گوشی)
_ هووم
× پس کجایی چرا نمیای؟
_ ببین الان نمیتونم بیام بعداً باهم حرف میزنیم
×اوکی
_ا.ت بهتری؟
ب....بله
روی تخت درازش کردم
_ استراحت کن
پتو رو روش کشیدم
بلند شدم برم بیرون که دستم رو گرفت
ن...نرو
نشستم روی تخت دستم رو روی سرش گذاشتم
با انگشتم نوازشش کردم
کنارش دراز کشیدم از پشت بغلش کردم
(پرس زمانی به فردا صبح ، ویو ا.ت)
از خواب بلند شدم
ساعت چنده ؟
مدرسمون ؟؟
گرمی نفس کسی به پشتم میخورد
جونگ کوک بود
برگشتم سمتش
ج...جونگ...کوک......ج..جونگ...ک..کوک
_ هوومم.....ههاااووووو (خمیازه‌کشیدن)
م....مدرسه....دیرمون میشه
_مد...رسه؟
چشماش یه دفعه باز شد
بلند شد چند دقیقه نشست بعد رفت
خیلی عجیب بود
تا به حال ندیده بودم کسی اینطوری بلند بشه
رفتم توی اشپز خو.....؟؟؟؟؟!؟؟!!
صبحونه آماده بود ؟؟؟؟
چجوری انقدر سریع؟؟
_به جای تعجب بیا بخور
رفتم جلو
غذا رو خوردم
_ میرم حاضر بشم
باشه
ظرف ها رو شستم و سریع رفتم حاضر بشم
حاضر که شدم رفتم جلوی در ایستادم تا بیاد
_ بریم
سوار ماشین شدیم
_ یه چیزی می‌خوام بگم
هردوتامون با هم گفتیم
_ بگو
ن..نه ....شما ..بگین
_ ببخشید به خاطر اتفاق دیشب
ن...نه...شما ببخشید به خاطر رفتارم
سرم رو بین دوتا دستش گرفت و بوسید
با چشمای به رنگ شبش بهم نگاه میکرد انگار در اقیانوسی بودم که انتها نداشت توش غرق شده بودم
برق توی چشماش .... غمی که توش موج میزد......
شادی که با نگاهش بهم توش آغاز میشد ......
لبای به رنگ گیلاسش که هر لحظه برای کیس مارک گذاشتن روی بدنم آماده بودن ..... خنده های پر از گریه اش .....
هیچ نقصی درونش وجود نداره ....فقط....فقط غمگین بود ...همین ‌...ولی..از چی ...از کی ؟؟

شرط ؟؟؟
۵ تا فالو
۵۰تا لایک