★عشقی که بهم دادی★
★عشقی که بهم دادی★
پارت ۱۳...
_یه چیز دیگه، از لی بخواه مدیریت کمپانی دست اون باشه من میخوام با جیمین باشم.
گفت و تلفن رو قطع کرد.
_هیچکس نمیتونه با من درگیر بشه
***
+اوه این چیه؟
جیمین از یه خواب خیلی طولانی بلند شده بود و یونگی رو دید که کنارش خوابیده.
+یونگی خیلی جذابه
_انقدر جذابی که همینطوری بهم خیره شدی؟!
یونگی آروم چشماشو باز کرد و لبخندی زد.
+ه_ها؟
جیمین سرخ شد و نگاهش از یونگی گرفت.
_بهتر شدی؟
یونگی پرسید و به جیمبن نزدیکتر شد.
+ا-ره ممنون.
جیمین با لبخند شیرینی جوابشو داد.
_جیمین چه اتفاقی برات افتاده؟!
سؤالش باعث شد لبخند جیمین محو شه. یونگی متوجه شد و سعی کرد بحثو عوض کنه.
_گشنت نیست بانی؟!
جیمین وقتی لقبی که یونگی بهش داده رو شنید شوکه شد و فقط سرشو تکون داد.
_چی میخوری؟
+عااااام
جیمین انگشت اشارشو روی لبش گذاشت که این باعث شد خیلی کیوتتر بشه.
+بابل تی و مرغ؟!
جیمین با هیجان گفت و یونگی خنده لثه ای کرد و موهاشو بهم ریخت .
_بزن بریم!
***
+واووو خیلی خوشمزست.
جیمین با صدای کیوتی بیتوجه به مردم دورشون داد زد.
درحالی که یونگی بهش خیره بود شروع کرد به خوردن که یک دفعه یاد چیزی افتاد.
_یونگی از این میخوای؟!
ادامه دارد...
لایک و حمایت فراموش نشه کوچولوعا🤏🏻👶🏻❤️
پارت ۱۳...
_یه چیز دیگه، از لی بخواه مدیریت کمپانی دست اون باشه من میخوام با جیمین باشم.
گفت و تلفن رو قطع کرد.
_هیچکس نمیتونه با من درگیر بشه
***
+اوه این چیه؟
جیمین از یه خواب خیلی طولانی بلند شده بود و یونگی رو دید که کنارش خوابیده.
+یونگی خیلی جذابه
_انقدر جذابی که همینطوری بهم خیره شدی؟!
یونگی آروم چشماشو باز کرد و لبخندی زد.
+ه_ها؟
جیمین سرخ شد و نگاهش از یونگی گرفت.
_بهتر شدی؟
یونگی پرسید و به جیمبن نزدیکتر شد.
+ا-ره ممنون.
جیمین با لبخند شیرینی جوابشو داد.
_جیمین چه اتفاقی برات افتاده؟!
سؤالش باعث شد لبخند جیمین محو شه. یونگی متوجه شد و سعی کرد بحثو عوض کنه.
_گشنت نیست بانی؟!
جیمین وقتی لقبی که یونگی بهش داده رو شنید شوکه شد و فقط سرشو تکون داد.
_چی میخوری؟
+عااااام
جیمین انگشت اشارشو روی لبش گذاشت که این باعث شد خیلی کیوتتر بشه.
+بابل تی و مرغ؟!
جیمین با هیجان گفت و یونگی خنده لثه ای کرد و موهاشو بهم ریخت .
_بزن بریم!
***
+واووو خیلی خوشمزست.
جیمین با صدای کیوتی بیتوجه به مردم دورشون داد زد.
درحالی که یونگی بهش خیره بود شروع کرد به خوردن که یک دفعه یاد چیزی افتاد.
_یونگی از این میخوای؟!
ادامه دارد...
لایک و حمایت فراموش نشه کوچولوعا🤏🏻👶🏻❤️
۳.۷k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.