(*چند پارتی درخواستی)
(*چند پارتی درخواستی)
ویو تهیونگ:
جونگکوک
نمیدونم چرا چندروزه همش اسم این پسر امگا توی ذهنم اکو میشه.
اگه بخوام خودم صادق باشم ازش خوشم میاد اره .
ویو جونگکوک:
قطره های عرق از روی شقشقه هاش پایین میریختن اون توی هیت بود.
ولی بازم با اون حالی که داشت از توی تخت بلند شد و از پله ها پایین رفت تلو تلو میخورد و چند باری نزدیک بود از پله ها بیوفته. وارد آشپزخونه شد و دستمالی برداشت . بوی وانیل کل عمارت رو گرفته بود . امروز هیچ خدمتکاری توی عمارت نبود همه رفته بودن مرخصی و فقط جونگکوک اونجا بود . از پله ها داشت بالا میرفت و وقتی تواست از پله آخر بالا بره حواسش نبود و پاش سر خورد ولی قبل از اینکه بیفته تهیونگ دستشو گرفت و اون یکی دستشو پشت کمرش برد.
_اوه جونگکوک تو هیت شدی؟!
ادامه دارد...
دوپارت بعدیش اسماته خواستید بیاید پی براتون بفرستم کوچولوعام و اینکه یکم مشگل تایپی تو این چند پارتی بود معذرت میخوام
ویو تهیونگ:
جونگکوک
نمیدونم چرا چندروزه همش اسم این پسر امگا توی ذهنم اکو میشه.
اگه بخوام خودم صادق باشم ازش خوشم میاد اره .
ویو جونگکوک:
قطره های عرق از روی شقشقه هاش پایین میریختن اون توی هیت بود.
ولی بازم با اون حالی که داشت از توی تخت بلند شد و از پله ها پایین رفت تلو تلو میخورد و چند باری نزدیک بود از پله ها بیوفته. وارد آشپزخونه شد و دستمالی برداشت . بوی وانیل کل عمارت رو گرفته بود . امروز هیچ خدمتکاری توی عمارت نبود همه رفته بودن مرخصی و فقط جونگکوک اونجا بود . از پله ها داشت بالا میرفت و وقتی تواست از پله آخر بالا بره حواسش نبود و پاش سر خورد ولی قبل از اینکه بیفته تهیونگ دستشو گرفت و اون یکی دستشو پشت کمرش برد.
_اوه جونگکوک تو هیت شدی؟!
ادامه دارد...
دوپارت بعدیش اسماته خواستید بیاید پی براتون بفرستم کوچولوعام و اینکه یکم مشگل تایپی تو این چند پارتی بود معذرت میخوام
۲۰.۸k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.