ما سهم هم نبودیم
ما سهم هم نبودیم
من دختری که در دنیای خود ، زندگی را در پوشیدن دامن های پلیسه ای گل دار خلاصه میکرد .
تو مردی که در پشت نقاب هیبت و غرور ، چهره ای ظریف و معصوم داشت .
من دختری که بارشِ باران را برای عشق بهانه میکرد .
تو مردی که شانه هایش چتر روز های بارانی بود .
من دختری که انار گلپر زده دست فروش های کنار خیابان را به رستوران های بالای شهر ترجیح میداد .
تو مردی که طعم لب های عشقش را به همه چیز ...
در دنیای ما عشق برعکس رخ میدهد
ما سهم نبودیم ...
#شروین_دخت_سپهری
من دختری که در دنیای خود ، زندگی را در پوشیدن دامن های پلیسه ای گل دار خلاصه میکرد .
تو مردی که در پشت نقاب هیبت و غرور ، چهره ای ظریف و معصوم داشت .
من دختری که بارشِ باران را برای عشق بهانه میکرد .
تو مردی که شانه هایش چتر روز های بارانی بود .
من دختری که انار گلپر زده دست فروش های کنار خیابان را به رستوران های بالای شهر ترجیح میداد .
تو مردی که طعم لب های عشقش را به همه چیز ...
در دنیای ما عشق برعکس رخ میدهد
ما سهم نبودیم ...
#شروین_دخت_سپهری
۶۵۷
۱۴ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.