ددی دیوانه
&ا/ت ا/ت پاشوووووو
#باشه الان پامی .......جیغ
یونگی آب یخ ریخته بود روی ا/ت
#پیشی این چه کاری بوداااا
&خب شرکتم دیر شد اه پاشو بریم یه چند روزه نرفتیم
#خب باشه برو بیرون لباس عوض کنم
یونگی از اتاق رفت بیرون ا/ت هم رفت دستشویی و لبلس پوشید و ارایش کرد و بایونگی رفتن شرکت
(بعد از ظهر)
#رئیس پروده ها آماده شد بفرمایید
&ا/ت یه درخواستی دارم میشه زود تر ازدواج کنیم
یونگی اومده جلوی ا/ت
# بله اقای مین اجازه دارید
انگار یونگی منتظر این حرف بود تا لبای خوش فرمش رو بزاره روی لبای پفکی معشوقه اش انگار فقط همین و میخواست انقدر باهم کیس رفتن که دیگه نفس کم اوردن
بعد از شرکت این دوتا معشوقه با هم رفتن خونه ا/ت باهم شام خوردن و کنار هم خوابیدن
(خواب ا/ت )
دوباره تو همون مکان بیدار شد و دوباره با همون فرد دیدار کرد
#چیه چرا ول کنم نیستی من عاشق پسرت شدم و به جواب خاستگاریت مثبت گفتم الان چیشده دوباره
فرد: اروم باش نقس بگیر من نگرانتم میخواستم بگم ممکنه عشقت خطرناک باشه
# برام مهم نیست منو حتی حاظرم جونمو بدم ولی عاشق یونگی باشم و بهش برسم همین
(ویو ا/ت از خواب بیدار شدم ........
#باشه الان پامی .......جیغ
یونگی آب یخ ریخته بود روی ا/ت
#پیشی این چه کاری بوداااا
&خب شرکتم دیر شد اه پاشو بریم یه چند روزه نرفتیم
#خب باشه برو بیرون لباس عوض کنم
یونگی از اتاق رفت بیرون ا/ت هم رفت دستشویی و لبلس پوشید و ارایش کرد و بایونگی رفتن شرکت
(بعد از ظهر)
#رئیس پروده ها آماده شد بفرمایید
&ا/ت یه درخواستی دارم میشه زود تر ازدواج کنیم
یونگی اومده جلوی ا/ت
# بله اقای مین اجازه دارید
انگار یونگی منتظر این حرف بود تا لبای خوش فرمش رو بزاره روی لبای پفکی معشوقه اش انگار فقط همین و میخواست انقدر باهم کیس رفتن که دیگه نفس کم اوردن
بعد از شرکت این دوتا معشوقه با هم رفتن خونه ا/ت باهم شام خوردن و کنار هم خوابیدن
(خواب ا/ت )
دوباره تو همون مکان بیدار شد و دوباره با همون فرد دیدار کرد
#چیه چرا ول کنم نیستی من عاشق پسرت شدم و به جواب خاستگاریت مثبت گفتم الان چیشده دوباره
فرد: اروم باش نقس بگیر من نگرانتم میخواستم بگم ممکنه عشقت خطرناک باشه
# برام مهم نیست منو حتی حاظرم جونمو بدم ولی عاشق یونگی باشم و بهش برسم همین
(ویو ا/ت از خواب بیدار شدم ........
۶.۹k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.