ددی دیوانه
از خواب بیدار شدم یونگی خواب بود پس بهش داشتم زل میزدم ولی یه چیزی منو به سمتش میکشوندبعد از ۳ مین نگاه کردنش ناخوداگاه سمت لباش رفتم و لبای پفکیمو روی لبای خوش فرمش گذاشتم داشتم لباشو میخوردم که هس کردم داره همکاریم میکنه خواستم بلند بشم ولی یه چیزی بیشتر منو سمت خودش وشوند و دستشو پشت سرم گذاشت خلاصه بعد از ۲ مین بلند شدم
&خانم کوچولو زشت نیست یه نفرو تو خواب ببوسید
#هاننننننن پاشششوووووو بببببببیییییینننممممم
&باشه خانم وحشی
#وحشی عمته
&عمه ندارم
#خالته
&خاله هم ندارم
#داییته
&داییم ندارم
#عموته
&عمو هم ندارم
#پلشو ببینم منو اسکل کرده پاشو دیر شد
(ویوراوی)
خلاصه حاظر شدن و رفتن شرکت ا/ت رفت پشت میزش نشست
(بعد از ظهر )
#اقای مین بفرمایید اینپ پرونده هارسیدگی شدن فقط مونده امضا شما
&ا/ت چرا داری باهام رسمی حرف میزنی
#خب تو شرکتیم
&راحت باش....راستی ا/ت
همین جور از پشت میزش اومد بیرون و اومد نزدیکت
&میخواستم ازت اجازه بگیرم برای فراتر بردن رابطمون
#اجازه داین رئیس
و بعد همو بوسیدن
(ویوشب)
رفتین تو اتاق خواب
&ا/ت من میخوام امشب فراتر برم و ترو مال خودم کنم
#اجازشو داری یونگی
انگار یونگی منتظر همین حرف ا/ت بود که بعدش لباشو روی لبای پفکی ا/ت کوبوند و بعد از ۵ مین از هم جدا شدن یونگی شروع کرد به کیس مارک گذاشت روی گردن ا/ت و بعد دندون نیشش رو وارد گردن ا/ت کرد که ا/ت زیر دستش بیهوش شد ........
&خانم کوچولو زشت نیست یه نفرو تو خواب ببوسید
#هاننننننن پاشششوووووو بببببببیییییینننممممم
&باشه خانم وحشی
#وحشی عمته
&عمه ندارم
#خالته
&خاله هم ندارم
#داییته
&داییم ندارم
#عموته
&عمو هم ندارم
#پلشو ببینم منو اسکل کرده پاشو دیر شد
(ویوراوی)
خلاصه حاظر شدن و رفتن شرکت ا/ت رفت پشت میزش نشست
(بعد از ظهر )
#اقای مین بفرمایید اینپ پرونده هارسیدگی شدن فقط مونده امضا شما
&ا/ت چرا داری باهام رسمی حرف میزنی
#خب تو شرکتیم
&راحت باش....راستی ا/ت
همین جور از پشت میزش اومد بیرون و اومد نزدیکت
&میخواستم ازت اجازه بگیرم برای فراتر بردن رابطمون
#اجازه داین رئیس
و بعد همو بوسیدن
(ویوشب)
رفتین تو اتاق خواب
&ا/ت من میخوام امشب فراتر برم و ترو مال خودم کنم
#اجازشو داری یونگی
انگار یونگی منتظر همین حرف ا/ت بود که بعدش لباشو روی لبای پفکی ا/ت کوبوند و بعد از ۵ مین از هم جدا شدن یونگی شروع کرد به کیس مارک گذاشت روی گردن ا/ت و بعد دندون نیشش رو وارد گردن ا/ت کرد که ا/ت زیر دستش بیهوش شد ........
۷.۰k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.