انتقام عاشقانه پارت ۱۱
انتقام عاشقانه پارت ۱۱
^صبا^
خواب بودم که یهو یکی زد به در فهمیدم بم بمه آخه هیچکی عین اون در اتاقو نمیزنه
بم بم+صبا بیدار شو صبا بیدار شو
با لحن خابالود و کشیده ای جوابشو دادم
-هاااااااانننننن چیهههههه بزااااار بخوابم
بم بم+کوفت میخوام بخوابم بلند شو میخوایم بریم کمپانی
به فارسی گفتم
-ای بابا من تا میام درست حسابی بخوابم یه نفهمی میاد بیدارم میکنه
بم بم+چی گفتی؟؟؟؟
-مگه فضولی؟؟؟
بم بم+زیاد حرف نزن زود بیا پایین صبحانه بخور منم رفتم
-به سلامت خوشحال شدم
از دست اینا من آخر یه بلایی سر خودم میارم حتی مامانمم وقتی من خواب بودم بیدارم نمیکرد باز اینا یکسره فقط بلدن خواب خوبمو بهم بزنن اشکال نداره جبران میکنم سریع بلند شدم و یه شلوارک لی کوتاه با یه نیم آستین مشکی ناف نما پوشیدمو سریع رفتم پایین
-سلااااااااااممممممم به همگی
همه با هم+سلام
بم بم+صبا حالت خوبه؟؟؟؟
+عالیممممممم
بم بم-آخه تا همین یه دقیقه پیش داشتی منو میکشتی که چرا بیدارت کردم الان اینجوری اومدی تعجب کردم انتقام نگرفتی
-نترس جبران میکنم
بم بم+نهههههههههههههه
-چرااااااااااااااا
تا اینو گفتم همه ترکیدند از خنده
جی بی+بسه صبا کم شیطنت کن بشین صبحانه بخور که زود باید بریم
-باشه لیدری
نشستم و یه صبحانه کامل خوردم
بم بم+صبا تو معمولی نیستی تا جایی که من دیدم خانم ها معمولا برای لاغریشون کم غذا میخورن ولی تو اصلا اینجوری نیستی
-دو دلیل دارم اول اینکه صبحانه تنها وعده ی غذایی هستش که آدمو چاق نمیکنه دوم اینکه من یه ژن لاغری از مامانم به ارث بردم که هر چقدر بخورم چاق نمیشم
بمبم +پس خوشبحالته
-آره انقدر حال میده بعضی وقتا که هانیا رژیم داره میرم کلی خوراکی و چیز میز میگیرم میشینم جلوش میخورم اونم حرص میخوره
جی بی+پس علاوه بر شیطنت و ژن لاغری ژن کرم ریزی هم داری
-بلععععع
جی بی+بلند شید بریم دیر شد
بلند شدیم و رفتیم بیرون و سوار ون شدیم چن دقیقه بعد رسیدیم امروز کار خاصی نداشتیم فقط تمرین رقص بود
جی بی+بچه ها یه خبر خوب دارم
همه با هم+چییییییی؟؟؟؟؟
جی بی-رئیس یه ماه بهمون مرخصی داده
-واییییییی این عالیه کاری با من ندارید میخوام برم
جی بی+نه کاری نمونده ولی کجا میخوای بری؟؟؟
-میخوام برم خرید برای مسافرت
بم بم+مسافرت؟؟؟
-یعص یه مسافرت هفت روزه به جزایر هاوایی
جی بی+با چه سرعت عملی برنامه ریزی کردی
-ما ای...
با صدای زنگ گوشیم حرفم نصفه موند هانیا بود
-سلام خوشگله چطوری؟؟؟
هانیا+سلام،صبا میشه بیای همون کافی شاپی که همیشه میریم
-براچی؟؟؟؟؟
هانیا+بیا خودت میفهمی
-باشه آدرسو بفرست،فعلا خدافظ
هانیا+قطع نکن هنوز مونده
-بفرمایید
هانیا+گات سونم همراه خودت بیار
-اونا دیگه براچی؟؟؟؟
هانیا+انقد سوال نپرس زود بیا خدافظ
فرصت نداد حتی یه کلمه دیگه بگم و سریع گوشی رو قطع کرد برگشتم و رو به گروه گفتم
-زود باشین بلند شین کار داریم
یونگجه+براچییییی؟؟؟
-سوال نپرس فقط بلندشین دنبال من بیاین
بزور بلندشون کردمو رفتیم سوار ون شدیم آدرسو به راننده دادم چون نزدیک بود سریع رسیدیمو رفتیم تو،باورم نمیشد چشمام داشت از حدقه بیرون میزد برگشتم و رو به جی بی گفتم
-اینا اینجا چیکار میکنن؟؟؟؟؟
جی بی+از کجا بدونم تو مارو اوردی
-راس میگی ها ولش کن بیا بریم بشینیم
همه رفتیم طرفشون و سلام کردیم هرکی یه جایی پیدا کردو نشست منم کنار هانیا نشستیم
-زود تند سریع توضیح بده بی تی اس اینجا چیکار میکنن
هانیا+باشه الان میگم
اینو گفت و بلند شد کوکی هم بلند شد و کنارش ایستاد
هانیا+ما یه چیزی رو بهتون بگیم و اونم اینه که...
کوکی-ما عاشق همیم و میخوایم باهم قرار بزاریم
با این حرفشون تو شک بودم مگه کوکی هلنیا رو یه سال پیش ترک نکرد پساین چیه.داشتم از خودم سوال میپرسیدم که هانیا گفت
کوکی+میدونم که دارید به این فک میکنین که ما یه سال پیش بهم زدیم الان دوباره چرا باهم هستید باید بگم ما همو دوست داریم و اون اتفاقم یه اشتباه
همه با این حرف بهشون تبریک گفتن
-هاننننننننن چی شد؟؟؟؟من هنگیدم؛عررررررررر یعنی همه اون اشکایی که به خاطر شما دو تا ریختم الکی بود عررررررررررر
اینا رو میگفتم و از روی شوخی گریه میکردم درواقع براشون خوشحال بود خعلی زیاد هم خوشحال بودم
نامجون+حالا براچی گریه میکنی؟؟؟
-وقتی یاد اشکای نازنینم که به خاطرت این دوتا انتر ریختم دلم کباب میشه عررررررررررر
اینو که گفتم همه ترکیدند از خنده
-کوفت من دارم گریه میکنم شما میخندین؟؟؟؟؟
یونگجه+صبا فک کنم کسی که شوهر تو باشه از صبح تا شب یا داره شیطنت هاتو تحمل میکنه یا داره میخنده
بم بم+کی میتونه اینو تحمل کنه؟؟؟؟
-هههههه خندیدم خعلییییییی هم باید دلش بخواد مگه مشکل من چیه؟؟؟
هانیا+عزیزم هیچ مشکلی نداره جز اینکه خنگی
-هاهاها دیگ به دیگ میگه روت سیاه نزار کارنامه هاتو نشون بدم..
^صبا^
خواب بودم که یهو یکی زد به در فهمیدم بم بمه آخه هیچکی عین اون در اتاقو نمیزنه
بم بم+صبا بیدار شو صبا بیدار شو
با لحن خابالود و کشیده ای جوابشو دادم
-هاااااااانننننن چیهههههه بزااااار بخوابم
بم بم+کوفت میخوام بخوابم بلند شو میخوایم بریم کمپانی
به فارسی گفتم
-ای بابا من تا میام درست حسابی بخوابم یه نفهمی میاد بیدارم میکنه
بم بم+چی گفتی؟؟؟؟
-مگه فضولی؟؟؟
بم بم+زیاد حرف نزن زود بیا پایین صبحانه بخور منم رفتم
-به سلامت خوشحال شدم
از دست اینا من آخر یه بلایی سر خودم میارم حتی مامانمم وقتی من خواب بودم بیدارم نمیکرد باز اینا یکسره فقط بلدن خواب خوبمو بهم بزنن اشکال نداره جبران میکنم سریع بلند شدم و یه شلوارک لی کوتاه با یه نیم آستین مشکی ناف نما پوشیدمو سریع رفتم پایین
-سلااااااااااممممممم به همگی
همه با هم+سلام
بم بم+صبا حالت خوبه؟؟؟؟
+عالیممممممم
بم بم-آخه تا همین یه دقیقه پیش داشتی منو میکشتی که چرا بیدارت کردم الان اینجوری اومدی تعجب کردم انتقام نگرفتی
-نترس جبران میکنم
بم بم+نهههههههههههههه
-چرااااااااااااااا
تا اینو گفتم همه ترکیدند از خنده
جی بی+بسه صبا کم شیطنت کن بشین صبحانه بخور که زود باید بریم
-باشه لیدری
نشستم و یه صبحانه کامل خوردم
بم بم+صبا تو معمولی نیستی تا جایی که من دیدم خانم ها معمولا برای لاغریشون کم غذا میخورن ولی تو اصلا اینجوری نیستی
-دو دلیل دارم اول اینکه صبحانه تنها وعده ی غذایی هستش که آدمو چاق نمیکنه دوم اینکه من یه ژن لاغری از مامانم به ارث بردم که هر چقدر بخورم چاق نمیشم
بمبم +پس خوشبحالته
-آره انقدر حال میده بعضی وقتا که هانیا رژیم داره میرم کلی خوراکی و چیز میز میگیرم میشینم جلوش میخورم اونم حرص میخوره
جی بی+پس علاوه بر شیطنت و ژن لاغری ژن کرم ریزی هم داری
-بلععععع
جی بی+بلند شید بریم دیر شد
بلند شدیم و رفتیم بیرون و سوار ون شدیم چن دقیقه بعد رسیدیم امروز کار خاصی نداشتیم فقط تمرین رقص بود
جی بی+بچه ها یه خبر خوب دارم
همه با هم+چییییییی؟؟؟؟؟
جی بی-رئیس یه ماه بهمون مرخصی داده
-واییییییی این عالیه کاری با من ندارید میخوام برم
جی بی+نه کاری نمونده ولی کجا میخوای بری؟؟؟
-میخوام برم خرید برای مسافرت
بم بم+مسافرت؟؟؟
-یعص یه مسافرت هفت روزه به جزایر هاوایی
جی بی+با چه سرعت عملی برنامه ریزی کردی
-ما ای...
با صدای زنگ گوشیم حرفم نصفه موند هانیا بود
-سلام خوشگله چطوری؟؟؟
هانیا+سلام،صبا میشه بیای همون کافی شاپی که همیشه میریم
-براچی؟؟؟؟؟
هانیا+بیا خودت میفهمی
-باشه آدرسو بفرست،فعلا خدافظ
هانیا+قطع نکن هنوز مونده
-بفرمایید
هانیا+گات سونم همراه خودت بیار
-اونا دیگه براچی؟؟؟؟
هانیا+انقد سوال نپرس زود بیا خدافظ
فرصت نداد حتی یه کلمه دیگه بگم و سریع گوشی رو قطع کرد برگشتم و رو به گروه گفتم
-زود باشین بلند شین کار داریم
یونگجه+براچییییی؟؟؟
-سوال نپرس فقط بلندشین دنبال من بیاین
بزور بلندشون کردمو رفتیم سوار ون شدیم آدرسو به راننده دادم چون نزدیک بود سریع رسیدیمو رفتیم تو،باورم نمیشد چشمام داشت از حدقه بیرون میزد برگشتم و رو به جی بی گفتم
-اینا اینجا چیکار میکنن؟؟؟؟؟
جی بی+از کجا بدونم تو مارو اوردی
-راس میگی ها ولش کن بیا بریم بشینیم
همه رفتیم طرفشون و سلام کردیم هرکی یه جایی پیدا کردو نشست منم کنار هانیا نشستیم
-زود تند سریع توضیح بده بی تی اس اینجا چیکار میکنن
هانیا+باشه الان میگم
اینو گفت و بلند شد کوکی هم بلند شد و کنارش ایستاد
هانیا+ما یه چیزی رو بهتون بگیم و اونم اینه که...
کوکی-ما عاشق همیم و میخوایم باهم قرار بزاریم
با این حرفشون تو شک بودم مگه کوکی هلنیا رو یه سال پیش ترک نکرد پساین چیه.داشتم از خودم سوال میپرسیدم که هانیا گفت
کوکی+میدونم که دارید به این فک میکنین که ما یه سال پیش بهم زدیم الان دوباره چرا باهم هستید باید بگم ما همو دوست داریم و اون اتفاقم یه اشتباه
همه با این حرف بهشون تبریک گفتن
-هاننننننننن چی شد؟؟؟؟من هنگیدم؛عررررررررر یعنی همه اون اشکایی که به خاطر شما دو تا ریختم الکی بود عررررررررررر
اینا رو میگفتم و از روی شوخی گریه میکردم درواقع براشون خوشحال بود خعلی زیاد هم خوشحال بودم
نامجون+حالا براچی گریه میکنی؟؟؟
-وقتی یاد اشکای نازنینم که به خاطرت این دوتا انتر ریختم دلم کباب میشه عررررررررررر
اینو که گفتم همه ترکیدند از خنده
-کوفت من دارم گریه میکنم شما میخندین؟؟؟؟؟
یونگجه+صبا فک کنم کسی که شوهر تو باشه از صبح تا شب یا داره شیطنت هاتو تحمل میکنه یا داره میخنده
بم بم+کی میتونه اینو تحمل کنه؟؟؟؟
-هههههه خندیدم خعلییییییی هم باید دلش بخواد مگه مشکل من چیه؟؟؟
هانیا+عزیزم هیچ مشکلی نداره جز اینکه خنگی
-هاهاها دیگ به دیگ میگه روت سیاه نزار کارنامه هاتو نشون بدم..
۶۱.۲k
۱۳ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.