سوراخ پارت 9 قسمت اول

#صحنه_ورود
-خب خب رسیدیم .....فکر نمیکنی این تیپت یکم زیادی تو دل بروت میکنه؟؟؟؟؟؟
+میدونم میدونم میدونم....ولی..... (من امشب نمیبازم 😈😇)
-ولی چی؟!
+هیچی من برم داخل ....
-تنها تنها؟؟؟!!!
+مگه نمیخوای ماشینو پارک کنی؟!😡😑
-چرا چرا باشه برو و .....مواظب باش
+فعلا.....
#جونگکوک
هاه پس کجاس ......
هان؟!
یهو صدای مردا به شکل Woooow بلند شد و خب حقم داشتن ....من دارم از وسط دو نیم میشم اون مردای هرزه و آشغال ک جای خود دارن....💔😑
اوه اوه منو دید ......آییییییییگووووووو داره میاد ....کوک خودتو جمع کن مرد .....آروم باش.....نمیتونم وایسم. ....
.......#یونا
رفتم سمت کوک ولی نمیدونم چرا ازم فرار کرد .....نکنه بد شدم 😢😢😢
ینی کوک منو دوس نداره. .....پس چرا....
(یونا با ناراحتی به طبقه دوم رفت )
#جونگکوک
حتما ناراحت شده .....اه چرا من انقدر احمقممممم....😡
باید پیداش کنم و از دلش در بیارم .....
بزار بهش زنگ بزنم.....

🎵🎵🎵🎵#یونا
حتما چویاس. ....یکم صدامو صاف کردم....
+الو؟!
-ی یونا
+جونگ کوک توئی؟!
-کجایی؟
+مهم نیست😢😢💔
-داری گریه میکنی؟؟؟؟
+نخیر...
-لطفا بگو کجایی؟؟؟؟
+رو پشت بوم
-بوق بوق بوق ....
+الو ؟الو؟!(چرا قطع کرد💔)
.......#پنج_دقیقه_بعد
#جونگکوک
با سرعت خودمو رسوندم به پشت بوم. ...
با دیدن اشکاش قلبم شکست همش تقصیر من بود .....آروم رفتم سمتش و از پشت بغلش کردم ....سرمو بردم نزدیک گردنش و نفس عمیق کشیدم 😍😋😈
-گریه نکن...
+😭😭😭
-یونا (آروم چرخیدم و هنوز تو بغلم بود ؛ از خودم جداش کردم آیگو تازه فهمید من اینجام 😑)
+ک...کوک..... (هق هق )....
-گریه نکن .....میخوای منو بکشی؟!
+چی؟!
-(دیگه نتونستم تحمل کنم لبمو گذاشتم رو لباش اولش تعجب کرد ولی بعد چشماشو بست ؛انگار آرامش به قلبم رخنه کرده بود محکمتر بغلش کردم )
......#نیم_ساعت_بعد
+کوکی بنظرت لباسم خوبه .....
-نه خوب نیست....
+😑
-عالیه😂😂😂😈❤😘
+ای کوک بدجنس
اوه خدایا موبایلمو. ...چویا 60 بار زنگ زده😂😂😂😂
-بریم پائین. ....
+بریم 😇
×چ عجب تایم بوسه تون به پایان رسید....😆😑
+موری اوگای ......
-این عوضی کیه یونا؟؟؟
.......ادامه پارت بعدی😈😈😈😈
منتظر کامنتاتون هستممممم❤💓😜
#پست_جدید