[ســـــنــــاریــــــو]
[ســـــنــــاریــــــو]
✦وقتی دارن گیم میزنن و تو میری تو بغلشون✦
نامجون: پرنسس کوچولو یکم دیگه صبر کن تموم میشه
جین: این راند و برنده شم میام باهم بریم غذا بخوریم
یونگی:*سرتو میبوسه* سوییتی قول میدم الان تموم بشه
هوسوک: بیب میخوای تو هم بازی کنی؟ یادت بدم؟
جیمین: بنگ..! کشتمششش*خوشحال*بیا بریم جشن بگیریم
ته: همین الان شروع کردم به بازی کردن توروخدا گیر نده
کوک: وایییی کیوتی من اومده.. تموم شد بیا بریم یه چیزی سفارش بدیم
(این سناریو رو با تمام وجود حس کردم🗿)
✦وقتی دارن گیم میزنن و تو میری تو بغلشون✦
نامجون: پرنسس کوچولو یکم دیگه صبر کن تموم میشه
جین: این راند و برنده شم میام باهم بریم غذا بخوریم
یونگی:*سرتو میبوسه* سوییتی قول میدم الان تموم بشه
هوسوک: بیب میخوای تو هم بازی کنی؟ یادت بدم؟
جیمین: بنگ..! کشتمششش*خوشحال*بیا بریم جشن بگیریم
ته: همین الان شروع کردم به بازی کردن توروخدا گیر نده
کوک: وایییی کیوتی من اومده.. تموم شد بیا بریم یه چیزی سفارش بدیم
(این سناریو رو با تمام وجود حس کردم🗿)
۴.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.