the other side of the world

Part : ⁹
.
.
.
𝓽𝓱𝓮 𝓸𝓽𝓱𝓮𝓻 𝓼𝓲𝓭𝓮 𝓸𝓯 𝓽𝓱𝓮 𝔀𝓸𝓻𝓵𝓭
‌‌‌    ∩_∩ („• ֊ •„) •━━∪∪━━•

<<قصر کوک>>
<<کوک>>
بالاخره اعتراف کردمم . ولی بازم باحاله ها توی این دنیا عاشق شدم .

جیهوپ : چطوری پسر ؟ چخبر ؟ اخرش کار خودتو کردی ؟

کوک : بله دیگه رفیق ما اینیم .

جیهوپ : از دست تو .

<<قصر تهیونگ>>
یونگی : هه . چه رفیقی دارماااا .

تهیونگ : دیوونه . برو بابا .

<<نویسنده>>
کوک به قصر تهیونگ رفت .

نامجون : قربان . جناب کوک اومدن .

تهیونگ : بگو بیاد داخل .

تهیونگ : گمشو برو فرشتم اومد .

یونگی : باشه حالا داداش .

<<نویسنده>>
کوک قبل از وارد شدن به اتاق سلامی به یونگی داد و وارد اتاق شد .

کوک : سلام سرورم .

تهیونگ : سلام فرشته کوچولوم . خوبی ؟

کوک : عالیمم .

𝓽𝓱𝓮 𝓸𝓽𝓱𝓮𝓻 𝓼𝓲𝓭𝓮 𝓸𝓯 𝓽𝓱𝓮 𝔀𝓸𝓻𝓵𝓭
‌‌‌    ∩_∩ („• ֊ •„) •━━∪∪━━•
.
.
.
لایک و فالو یادت نره خوشگله :)
دیدگاه ها (۲)

》☆《

~☆~

the other side of the world

خوشگلام سلامممم یه ببخشید به خاطر دیشب که منتظر فیک بودین و...

the other side of the world

the other side of the world

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط