گزارش نکنید پارت۱
اسلاید ۴ زن شوگا
و ۵ ا.ت
ا.ت ویو (@)
من حامله بودم خیلی خوشحل بود.یه لباس خوب پوشیدم و به خدمتکارا گفتم میز رو آماده
کردم
منتظر شوگا شدم که یهو در با شتاب باز شد شوگا(&) و مامانش(×) بودن شوگا خیلی عصبی بود
&خوش اومدین خوش اومدی عزیزم
@هر..زه به من نگو عزیزم
&چی تو به من گفتی
که سوزشی تو صورتم حس کردم
×شوگا همه چی رو فهمیده
اما شو گا چی رو فهمیده
انقدر بغض کرده بودم که اگه حتا یه کلمه حرف بزنم قرار گریه کنم پس ساکت شدم
&تو تو چجوری تونستی با عشقمون این کار رو کنی
@ چی*بغض سگییی*
&خودت نزن به اون راه من همه جی رو میدونم که چجوری با رقیب شرکتم بهم خیانت کردی
@ من کاری هق نکردم
×این آها بیا عکس رو خودت ببین
دیدم یه عکس بود که یه دختر کپیه من داشت رقیب شوگا رو میبوسید
&گمشو بیرون تا جنازتو تو هم باغچه چال نکردم
@شوگا لطفا من من کاری نکردمممم
که از موهام کشید و منو انداخت بیرون
الان ۵ سال از روی اون اتفاق میگذره من یه پسر خوشگل به دنیای آوردم و با بدبختی بزرگش کردم
شوگا حتا روحشم خبر نداره که یه پسر داره
جدیدا شنیدم که یه دختر ۴ ساله داره
آماده شدم و لباس های یانگ سو(#) رو هم پوشوندم
و راه افتادیم به سمت مهد کودک
ویو شوگا
کیونگ سو(+) لباس های یونا (÷)رو پوشوند
+خب عشقم جوجه ما هم امادس
و ۵ ا.ت
ا.ت ویو (@)
من حامله بودم خیلی خوشحل بود.یه لباس خوب پوشیدم و به خدمتکارا گفتم میز رو آماده
کردم
منتظر شوگا شدم که یهو در با شتاب باز شد شوگا(&) و مامانش(×) بودن شوگا خیلی عصبی بود
&خوش اومدین خوش اومدی عزیزم
@هر..زه به من نگو عزیزم
&چی تو به من گفتی
که سوزشی تو صورتم حس کردم
×شوگا همه چی رو فهمیده
اما شو گا چی رو فهمیده
انقدر بغض کرده بودم که اگه حتا یه کلمه حرف بزنم قرار گریه کنم پس ساکت شدم
&تو تو چجوری تونستی با عشقمون این کار رو کنی
@ چی*بغض سگییی*
&خودت نزن به اون راه من همه جی رو میدونم که چجوری با رقیب شرکتم بهم خیانت کردی
@ من کاری هق نکردم
×این آها بیا عکس رو خودت ببین
دیدم یه عکس بود که یه دختر کپیه من داشت رقیب شوگا رو میبوسید
&گمشو بیرون تا جنازتو تو هم باغچه چال نکردم
@شوگا لطفا من من کاری نکردمممم
که از موهام کشید و منو انداخت بیرون
الان ۵ سال از روی اون اتفاق میگذره من یه پسر خوشگل به دنیای آوردم و با بدبختی بزرگش کردم
شوگا حتا روحشم خبر نداره که یه پسر داره
جدیدا شنیدم که یه دختر ۴ ساله داره
آماده شدم و لباس های یانگ سو(#) رو هم پوشوندم
و راه افتادیم به سمت مهد کودک
ویو شوگا
کیونگ سو(+) لباس های یونا (÷)رو پوشوند
+خب عشقم جوجه ما هم امادس
۸.۲k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.