فیک سالگرد ازدواجمون

pārt : 1
نکته : ا/ت رو از روی بی حوصلگی ا.ت مینویسم

(ویو ا.ت )
سلام من ا.ت هستم ۲۰ سالمه و ۱ ساله ازدواج کردم امروز سالگرد ازدواج من و هان همسرمه واقعا کنجکاوم ببینم یادشده یا نه صبح که چیزی دربارش نگفت از سر کار بیاد ببینم واقعا یادشه رفتم آماده شدم و بیرون رفتم تا هوا بخورم همینطوری که داشتم راه میرفتم یه ویدیو برام اومد از یه دختر که نمیشناختمش ویدیو رو باز کردم دیدم هان و یه دختره دارن به هم ل*ب میدن شک شدم و به سمت خونه دویدم پریدم رو تختم و گریه کردم
(وقتی هان اومد ویو هان )
از بیرون برای ا.ت کادو و گل خردیده بودم تا برای سالگرد ازدواجمون به خونه ببرم زنگ خونه رو زدم
(ویو ا.ت )
فک کنم خودشه رفتم و درو باز کردم
هان : سلام عشقم سالگرد ازدواجمون مبارک (با ذوق)
ا.ت : خیلی از دستش عصبانی بودم و درو روش بستم و پشت در نشستم
هان : (نمیدونم چیکار کرده بودم ولی از اخلاقش مطمئن بودم پشت در نشسته ) پس گفتم : باز چی شده خانم خانما درو چرا بستی؟
ا.ت : واقعا فک نمی‌کردم شوهرم تو روز سالگرد ازدواجمون بهم خیانت کنه
هان : خب حالا درو باز کن بیا ببینم چی شده
ا.ت : برو خونه همونی که امروز بهش ل*ب دادی
هان : من امروز فقط به تو ل*ب دادم بیبی خوشگلم درو باز کن
ا.ت : من بیبیت نیستم لطفاً دیگه بهم نگو خوشگلم
هان : اولا حلقه ی توی دستت نشون میده که بیبیمی دوما دوس دارم بگم خوشگلم سوما درو باز کن اگه راضیت نکردم خودم میرم
ا.ت : (درو باز می‌کنه )
(ویو راوی )
ا.ت بعد از باز کردن در رفت بو مبل نشست و هان هم رفت کنار ا.ت نشست
هان : بیبیم حالا بگو از من چه خطایی دیدی که باهام قهر کردی
ا.ت : (اون ویدیو رو بهش نشون داد )
هان : عشقم این ویدیو رو میسو برات فرستاده میسو فامیلمونه و از بچگی رو من کراش بود اما من ازش خوشم نمیومد چون خبیص و بد جنس بود وقتی فهمید نمیتونه منو داشته باشه ازم بدش اومد و میخاد زندگیمو خراب کنه اون ادیتور خیلی خوبیه این که تو ویدیوعه من نیستم حالا آشتی؟
ا.ت : اوم
هان : حالا نوبت منم قهر کنم
ا.ت : من دلیل داشتم قهر کردم تو هم دلیل داری؟
هان : ( تو ذهنش دارع دنبال دلیل میگرده ) آها چون درو روم بستی
ا.ت : چیکار کنم آشتی کنی؟
هان : بوسم کن
ا.ت : رفتم جلو و لپشو بوس کردم حالا آشتی ؟
هان : نه حساب نیس
(ویو ا.ت )
بعد از این حرفش اومد رو به روم دستاشو گذاشت دوطرفم و منو محکم بوسید
هان : این بهتر بود
ا.ت : حالا آشتی ؟
هان : ارع حالا کادوتو باز کن
ادامه دارد . . .
دیگه اول کاری براتون شرط نمیزارم خودم فیک بعدیو مینویسم
(با عرض معذرت اگه غلط املایی داشتم به بزرگیتون ببخشید)
دیدگاه ها (۱۰)

فیک سالگرد ازدواجمون

فیک سالگرد ازدواجمون

#استری_کیدز#یانگ_جونگین #کیم_سونگمین #لی_یونگبوک #هان_جیسونگ...

و از خفنی ایشون بگم براتون✨

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

پارت ۶۸ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط