فروشنده عشق
فروشنده عشق
part①⑧
ویو ا/ت:
وقتی رسیدیم دم اتاق ماهم مثل اون پسره خشکمون زد
ا/ت: هانول هیونگ خوابه اره؟ چیزیش نشده فقط خوابه لطفا بگو خوابیده
هانول: هِیونگ... هِیونگ لطفا بیدارشو خواهر قشنگم بیدارشو(میدوعه سمتش)
ا/ت: عوضی با خواهرم چیکار کردییی.... هاااا چیکارش کردییی(یقه ی جونگ کوک رو میگیره و میکشه)
جونگ کوک: من... من هی.. هی..هیچ کاری.. نک.. نکردم(با لکنت)
هانول: زنگ بزنید امبولانسسســ
تهیونگ: من میزنم(با عجله میگه)
هانول: زودباش
ویو ا/ت:
رفتم سمت اون سه تا و با انگشت اشارم تهدید وار بهشون گفتم
ا/ت: ببینید کثافتا اگه یه تار مو...حتی یه تار مو از سر خواهرم کم بشه قسم میخورم نابودتتون میکنم
تهیونگ: جیهوپ اینو ساکتش کن
ا/ت: ساکتم کنهههه؟ معلومه وقتی به نعفتون نباشه بایدم ساکت شم... هه شما چندتا بی شرف بیش نیستین
جیهوپ: دیگه داری زر میزنی ببند دهنتو
ا/ت: چشم امر دیگه؟
جونگ کوک: این صدای امبولانسههه من میرم پاییننن
هانول: بگو زودتر بیان
جونگ کوک: اوک
یه پارت خیلی خیلی طولانی تقدیمتونننن💜
خوشگلا اگه پارت بعدو میخواین لایکارو به35 برسونید🤗
part①⑧
ویو ا/ت:
وقتی رسیدیم دم اتاق ماهم مثل اون پسره خشکمون زد
ا/ت: هانول هیونگ خوابه اره؟ چیزیش نشده فقط خوابه لطفا بگو خوابیده
هانول: هِیونگ... هِیونگ لطفا بیدارشو خواهر قشنگم بیدارشو(میدوعه سمتش)
ا/ت: عوضی با خواهرم چیکار کردییی.... هاااا چیکارش کردییی(یقه ی جونگ کوک رو میگیره و میکشه)
جونگ کوک: من... من هی.. هی..هیچ کاری.. نک.. نکردم(با لکنت)
هانول: زنگ بزنید امبولانسسســ
تهیونگ: من میزنم(با عجله میگه)
هانول: زودباش
ویو ا/ت:
رفتم سمت اون سه تا و با انگشت اشارم تهدید وار بهشون گفتم
ا/ت: ببینید کثافتا اگه یه تار مو...حتی یه تار مو از سر خواهرم کم بشه قسم میخورم نابودتتون میکنم
تهیونگ: جیهوپ اینو ساکتش کن
ا/ت: ساکتم کنهههه؟ معلومه وقتی به نعفتون نباشه بایدم ساکت شم... هه شما چندتا بی شرف بیش نیستین
جیهوپ: دیگه داری زر میزنی ببند دهنتو
ا/ت: چشم امر دیگه؟
جونگ کوک: این صدای امبولانسههه من میرم پاییننن
هانول: بگو زودتر بیان
جونگ کوک: اوک
یه پارت خیلی خیلی طولانی تقدیمتونننن💜
خوشگلا اگه پارت بعدو میخواین لایکارو به35 برسونید🤗
۹.۱k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.