دیگه عاشقت نیستم

من اتم همه اسممو میدونید من 25 سالمه و مجردم ولی وقتی 15 سالم بود عاشق یکی شده بودم اون خیلی زیبا بود صورتش صداش همه چیش ولی با همه سرد بود همیشه اذیتم میکرد چون من فقیر بودم و یتیم ولی اون نه برعکس من بود
با اینکه منو میزد باز عاشقش بودم یروز ک بهش اعتراف کردم منو تا حد مرگ زدو گفت اگر یبار دیگه منو ببینه تضمین نمیکنه ک زنده باشم ولی من گوش ندادم و بازم گفتم از پشتبوم مدرسه منو انداخت ولی من فقط فلج شدم ولی طی ی درمان بهتر شدم دیگه تا الان ندیدمش

ات ویو:
صبح از خواب بیدار شدم درسته ی زمانی فقیر بودم ولی الان دیگه برای خودم کسی شدم الانم باید برم سرکار اههههه کی حوصله داره
من ی شرکت مد دارم ک خیلی معروفه و دومین شرکت معروفه اولین شرکت برای اقای کیمه و سومی برای اقای مین من هیچکدام رو تاحالا ندیدم

(علامت منشی")
" خانم دستیار اقای مین اومدن میخوان باهاتو معامله کنن
-مرتیکه خر همش دستیارشو میفرسته ک چی اخه
بگو بیاد تو
"چشم
@سلام خانم پارک ببخشید مزاحم شدم برای معامله اومدم
-اقای جانگ باز هزارمه میگم تا خوده اقای مین نیان من هیچ چیزیو امصا نمیکنم و موافقت هم نمیکنم این رئیستون انقد نفهمه
@اما..
-لطفا فردا ایشون بیان وگرنه دیگه حتی نمیخواد شما زحمت بکشید
@هوفف چشم
-خسته نباشید فعلا
@مرسی فعلا
-مرتیکه خر رید تو اعصابم بابا خودش چرا نمیاد اخه

اون پسر خشن یونگی بود تا الان هم همه اینو فهمیدیم ولی مدیر اون شرکت کیه؟؟ من گفتم مین ولی فقط یونگیی فامیلش مین نیست پس کیه
بسه دیگه یذره لایک کنید ببینم چی میشه تا ادامشو بزارم🙂❤️