من دختر زمستانمیک روز سرد برفی و نه بارانی
من دختر زمستانم...یک روز سرد برفی... و نه بارانی!
هر سال که میگذرد و دیوار عمرم کوتاهتر میشود،
انگار دستان منطق بیشتر در زندگیام نقش دارد و درعوض ریشههای احساس در من کوتاه و کوتاهتر میشود.
من هر سال بزرگتر شدم...
هر ثانیه و هر دقیقه در حال بزرگتر شدنم...
آدمهای زیادی را شناختم و آدمهای کمتری را در کنار خودم نگه داشتم...
من دختر زمستانم...عاشق زمستان و عاشق زندگی!
دنیای من، تلفیقی از بزرگسالی و خردسالی ست...
کم اتفاق میافتد، ولی پیش میآید که گاهی چنان پیر و خسته میشوم که گمان نمیکنی این همان دختربچهی شادی بود که شیطنتهای کودکانه اش هوای خانه را پر از عطر دلخوشی میکرد....
میخواهم بگویم نه با غمهای من میشود غمگین شد و نه به شادیهایم میشود تکیه کرد...
من شبیه آن دریای آبی و آرامی هستم که گاهی ممکن است درونش، کوسههای خشمگین در حال دریدن آرامشم باشند و یا ممکن است به خواب خوش آرامش فرو رفته باشم....
من با همهی تناقضهای عجیب و غریب دنیایم، خودم هستم...کلمات در دهانم یا حبس میشوند یا اگر بیرون بیایند از قلبم سرازیر میشوند....
قبل از اینکه شمع های تولدم را فوت کنم ...آرزو کردم هیچ قلبی با درد آشنا نشود...
هیچ عشق پاک و بیریایی برای هیچ کسی با حسرت و رنج گره نخورد و جهان برای همهی آدمها جای بهتری برای زندگی باشد...!
تولدم مبارک
🦋۱۴۰۰/۱۰/۲۷
#تولد
هر سال که میگذرد و دیوار عمرم کوتاهتر میشود،
انگار دستان منطق بیشتر در زندگیام نقش دارد و درعوض ریشههای احساس در من کوتاه و کوتاهتر میشود.
من هر سال بزرگتر شدم...
هر ثانیه و هر دقیقه در حال بزرگتر شدنم...
آدمهای زیادی را شناختم و آدمهای کمتری را در کنار خودم نگه داشتم...
من دختر زمستانم...عاشق زمستان و عاشق زندگی!
دنیای من، تلفیقی از بزرگسالی و خردسالی ست...
کم اتفاق میافتد، ولی پیش میآید که گاهی چنان پیر و خسته میشوم که گمان نمیکنی این همان دختربچهی شادی بود که شیطنتهای کودکانه اش هوای خانه را پر از عطر دلخوشی میکرد....
میخواهم بگویم نه با غمهای من میشود غمگین شد و نه به شادیهایم میشود تکیه کرد...
من شبیه آن دریای آبی و آرامی هستم که گاهی ممکن است درونش، کوسههای خشمگین در حال دریدن آرامشم باشند و یا ممکن است به خواب خوش آرامش فرو رفته باشم....
من با همهی تناقضهای عجیب و غریب دنیایم، خودم هستم...کلمات در دهانم یا حبس میشوند یا اگر بیرون بیایند از قلبم سرازیر میشوند....
قبل از اینکه شمع های تولدم را فوت کنم ...آرزو کردم هیچ قلبی با درد آشنا نشود...
هیچ عشق پاک و بیریایی برای هیچ کسی با حسرت و رنج گره نخورد و جهان برای همهی آدمها جای بهتری برای زندگی باشد...!
تولدم مبارک
🦋۱۴۰۰/۱۰/۲۷
#تولد
- ۵۰.۳k
- ۲۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط