ارباب من
ارباب من
پارت هجدهم (اخر)
راوی
خب بچه ها قبل از همه چیز تیام وند وقت پیش یه دوستی داشته که بخاطر اینکه این دختر ولش میکنه خودکشی میکنه واسه همینم تیام اینکارو کرده
-من دوست همونیم که بخاطر حماقت تو مرد(داد)
/همون ارتین عوضی
پسر سیلی به دختر زد
-دیگه اسمش و به زبون نیار گمشو از زندگیم بیرون
دختر با گریه هایی مصنوعی رفت بیرون و تو ماشین تیام نشست
تیام معشوقه خودش و بغل کرد و برد طرف ماشین که دید دختر هرزه اونجاست سریع به بادیگارد اشاره کرد
ا. ت ویو
بعدش که اونا دخترا رو بردن تیام منو گزاشت تو ماشین و برد به سمت خونه منو اروم نشوند روی مبل و شکمم و ناز کرد و بوسید
-مامان و اذیت نکنیدا دردش میگیره
اروم خندیدم
تیام سرش و اورد بالا
-به چی میخندی
+به هیچی
و بعد اومد و پیشونیم و بوسید
۶ سال بعد
&پس اینجولی با بابا ازلواج کلدی؟
+اره دخترم
٫چگد عاشگانه
-مادر دختر و پسری چی خلوت کردین
&٫بابا تو واگعا مامان و گلشته اذیت کلذیا؟!
-خوب من از اول عاشقش بودم ولی نمیدونستم چجوری بگم
& کالی ندارله که اینجولی بوسش میکلدی بعد میگفتی دوشت دالم
٫تو اینالو از کوجا میدونی؟!
+-داداشت غیرتی شده ها😂
&میدونم دیده تو سلیالا هست
٫دبگه سلیال نمیبینی
&مامان(معترضانه)
٫ساکت باش
و شما دوتا به این اتفاقا و خاطرات قشنگ میخندیدید
۲۰ سال بعد
اخبار
امروز در یکی از مناطق کوهستانی خانم ا. ت و اقای تیام مافیای معروف از دره سقوط کردند و هر دو با هم به ارامش رسیدند
پایان
پارت هجدهم (اخر)
راوی
خب بچه ها قبل از همه چیز تیام وند وقت پیش یه دوستی داشته که بخاطر اینکه این دختر ولش میکنه خودکشی میکنه واسه همینم تیام اینکارو کرده
-من دوست همونیم که بخاطر حماقت تو مرد(داد)
/همون ارتین عوضی
پسر سیلی به دختر زد
-دیگه اسمش و به زبون نیار گمشو از زندگیم بیرون
دختر با گریه هایی مصنوعی رفت بیرون و تو ماشین تیام نشست
تیام معشوقه خودش و بغل کرد و برد طرف ماشین که دید دختر هرزه اونجاست سریع به بادیگارد اشاره کرد
ا. ت ویو
بعدش که اونا دخترا رو بردن تیام منو گزاشت تو ماشین و برد به سمت خونه منو اروم نشوند روی مبل و شکمم و ناز کرد و بوسید
-مامان و اذیت نکنیدا دردش میگیره
اروم خندیدم
تیام سرش و اورد بالا
-به چی میخندی
+به هیچی
و بعد اومد و پیشونیم و بوسید
۶ سال بعد
&پس اینجولی با بابا ازلواج کلدی؟
+اره دخترم
٫چگد عاشگانه
-مادر دختر و پسری چی خلوت کردین
&٫بابا تو واگعا مامان و گلشته اذیت کلذیا؟!
-خوب من از اول عاشقش بودم ولی نمیدونستم چجوری بگم
& کالی ندارله که اینجولی بوسش میکلدی بعد میگفتی دوشت دالم
٫تو اینالو از کوجا میدونی؟!
+-داداشت غیرتی شده ها😂
&میدونم دیده تو سلیالا هست
٫دبگه سلیال نمیبینی
&مامان(معترضانه)
٫ساکت باش
و شما دوتا به این اتفاقا و خاطرات قشنگ میخندیدید
۲۰ سال بعد
اخبار
امروز در یکی از مناطق کوهستانی خانم ا. ت و اقای تیام مافیای معروف از دره سقوط کردند و هر دو با هم به ارامش رسیدند
پایان
- ۸.۹k
- ۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط