part⁶
part⁶
رفتم داخل دستشویی و رنگ ها رو پاک کردم و اومدم بیرون
جین.ا.ت بیا ببین این غذا خوب شده
ا.ت
به سمت جین رفتم و قاشق غذا رو گذاشتم دهنم
ا.ت.اوممم اوپا خیلییی خوبببب شدههههه
جین.ممنو....
یونگی.
رفتم بالا که شارژرمو بردارم که دیدم یا خود خدا چرا اتاقم اینطوریههه
ا.ت
یکدفعه ای صدای داد یونگی بلند شد
یونگی.ا.تتتتتتت
تهیونگ.وای ا.ت چیکار کردی مگه
ا.ت.هی..هیچی
همگی با هم سریع رفتیم بالا که دیدم بله یونگی مات و متعجب جلوی در اتاقه با اعضا رفتیم جلو که لحظه ای نگذشت اونا هم داشتن با تعجب و چشمای گرد شده نگاه میکردن
ا.ت.بد شده؟
جیهوپ.واوو دختر این محشرهه
تهیونگ.چقدر تغییر کرده چطوری
نامجون.حالا فهمیدم چرا چند ساعته داخل اتاقی
یونگی.اما....
جیمین. واقعا عالی شده اتاقتو نمیخوای بدش به من
یونگی.لازم نکرده...ولی...
جین.از کار مکنه کوچولومون ایراد بگیری با ما طرفی
ا.ت.ممنون ولی من کوچولو نیستم
کوک. خیله خب حالا که چیزی خاصی نبود ...ا.ت میای بریم گیم
ا.ت.مطمعنی نمیبازی
کوک.هه هبچکس ازم نبرده تا حالا.تگر بردی شام امشب با من
ا.ت.ه.خواهی دید
چند دقیقه بعد
تهیونگ. و ا.ت میزنه تو شکم کوک و کوک له و لورده میشه عجب ضربه ای ماشاالله کوک بلند میشه اما بلافاصله ا.ت یکی میخوابونه دهن کوک و تامامممم ا.ت بردددد
کوک.ها؟ چیشددددد ؟
ا.ت.جین اوپاااا شام درست نکنی امشب مهمون کوکیم
کوک.عیباباااا
بعد غذا
ا.ت.مشغول بازی با گوشی بودم که یکی گوشیو از دستم کشید
یونگی.فسقلی بزن بریم بیرون
ا.ت.اعضا چی
یونگی.اونا دارن فیلم میبینند
ا.ت.بریمممم
پاورچین پاورچین رفتیم بیرون توی پارکینگ
یونگی.هوففف ...ا.ت سوییچ و بده
ا.ت.دست من نیست
یونگی.دست منم نیستتتت....
ا.ت.مگه تو قرار نبود بیاریش
یونگی.منم فگر کردم تو میاری
جین.ا.تتتت یونگییبی
ا.ت.دارن صدامون میکنند
دست یونگی و گرفتم و کشیدمش...
حمایت؟؟؟
رفتم داخل دستشویی و رنگ ها رو پاک کردم و اومدم بیرون
جین.ا.ت بیا ببین این غذا خوب شده
ا.ت
به سمت جین رفتم و قاشق غذا رو گذاشتم دهنم
ا.ت.اوممم اوپا خیلییی خوبببب شدههههه
جین.ممنو....
یونگی.
رفتم بالا که شارژرمو بردارم که دیدم یا خود خدا چرا اتاقم اینطوریههه
ا.ت
یکدفعه ای صدای داد یونگی بلند شد
یونگی.ا.تتتتتتت
تهیونگ.وای ا.ت چیکار کردی مگه
ا.ت.هی..هیچی
همگی با هم سریع رفتیم بالا که دیدم بله یونگی مات و متعجب جلوی در اتاقه با اعضا رفتیم جلو که لحظه ای نگذشت اونا هم داشتن با تعجب و چشمای گرد شده نگاه میکردن
ا.ت.بد شده؟
جیهوپ.واوو دختر این محشرهه
تهیونگ.چقدر تغییر کرده چطوری
نامجون.حالا فهمیدم چرا چند ساعته داخل اتاقی
یونگی.اما....
جیمین. واقعا عالی شده اتاقتو نمیخوای بدش به من
یونگی.لازم نکرده...ولی...
جین.از کار مکنه کوچولومون ایراد بگیری با ما طرفی
ا.ت.ممنون ولی من کوچولو نیستم
کوک. خیله خب حالا که چیزی خاصی نبود ...ا.ت میای بریم گیم
ا.ت.مطمعنی نمیبازی
کوک.هه هبچکس ازم نبرده تا حالا.تگر بردی شام امشب با من
ا.ت.ه.خواهی دید
چند دقیقه بعد
تهیونگ. و ا.ت میزنه تو شکم کوک و کوک له و لورده میشه عجب ضربه ای ماشاالله کوک بلند میشه اما بلافاصله ا.ت یکی میخوابونه دهن کوک و تامامممم ا.ت بردددد
کوک.ها؟ چیشددددد ؟
ا.ت.جین اوپاااا شام درست نکنی امشب مهمون کوکیم
کوک.عیباباااا
بعد غذا
ا.ت.مشغول بازی با گوشی بودم که یکی گوشیو از دستم کشید
یونگی.فسقلی بزن بریم بیرون
ا.ت.اعضا چی
یونگی.اونا دارن فیلم میبینند
ا.ت.بریمممم
پاورچین پاورچین رفتیم بیرون توی پارکینگ
یونگی.هوففف ...ا.ت سوییچ و بده
ا.ت.دست من نیست
یونگی.دست منم نیستتتت....
ا.ت.مگه تو قرار نبود بیاریش
یونگی.منم فگر کردم تو میاری
جین.ا.تتتت یونگییبی
ا.ت.دارن صدامون میکنند
دست یونگی و گرفتم و کشیدمش...
حمایت؟؟؟
۱.۸k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.