رمان: منم میخوام ومپایر بشم
رمان: منم میخوام ومپایر بشم
Part:4
+:اممم خب من دیگه باید برم
خدافظ(با حالت دستپاچه) و
سریع رفتم خونه میخواستم
بخوابم ولی اصلا نتونستم بخوابم
همش به حرف اون پسره صبر کن
ببینم اسمش چی بود اممممم...
هانگ جی ... نه این نبود ..خب
جانگ کوک ... نه اها فهمیدم
جونگکوک بود اره داشتم به حرف
های جونگکوک فکر میکرم که
باشتاب در اتاقم باز شد و بورا بودش
%:وای ایلین نمیدونی چی شده که (با ذوق)
+:خب چی شده؟(بی حوصله)
%:مامانت اینا رفتن فرانسع بلاخره از دستشون راحت شدی😆
+:اها چقدر خوب(با لبخند فیک)
%:صبر کن ببینم چرا چشات پف کرده نکنه نتونستی خوب بخوابی؟
+:نه بابا راحت خوابیدم بعضی وقت ها اینجوری میشم مهم نیست(لبخن فیک)
%:خب باشه ببینم میای بعد از ظهر بریم سینما 😊
+: باشه ولی بعدش میخوام برم ... اممم .. خب اها میخوام برم لب دریا پس اگه دیر اومدم خونه نگران نشو باشه؟
%:اممم خب باشه ولی میخوای منم باهات بیام ؟(نگران)
+:نه بابا خودم میرم نگران نباش(لبخند فیک)
{نویسنده: bts-kookiiii}
اداکه داردــــــــ
بچه ها فیک رو خودم نوشتم و مطمعن باشید که کپی نیست بیبی ها باییییییی
Part:4
+:اممم خب من دیگه باید برم
خدافظ(با حالت دستپاچه) و
سریع رفتم خونه میخواستم
بخوابم ولی اصلا نتونستم بخوابم
همش به حرف اون پسره صبر کن
ببینم اسمش چی بود اممممم...
هانگ جی ... نه این نبود ..خب
جانگ کوک ... نه اها فهمیدم
جونگکوک بود اره داشتم به حرف
های جونگکوک فکر میکرم که
باشتاب در اتاقم باز شد و بورا بودش
%:وای ایلین نمیدونی چی شده که (با ذوق)
+:خب چی شده؟(بی حوصله)
%:مامانت اینا رفتن فرانسع بلاخره از دستشون راحت شدی😆
+:اها چقدر خوب(با لبخند فیک)
%:صبر کن ببینم چرا چشات پف کرده نکنه نتونستی خوب بخوابی؟
+:نه بابا راحت خوابیدم بعضی وقت ها اینجوری میشم مهم نیست(لبخن فیک)
%:خب باشه ببینم میای بعد از ظهر بریم سینما 😊
+: باشه ولی بعدش میخوام برم ... اممم .. خب اها میخوام برم لب دریا پس اگه دیر اومدم خونه نگران نشو باشه؟
%:اممم خب باشه ولی میخوای منم باهات بیام ؟(نگران)
+:نه بابا خودم میرم نگران نباش(لبخند فیک)
{نویسنده: bts-kookiiii}
اداکه داردــــــــ
بچه ها فیک رو خودم نوشتم و مطمعن باشید که کپی نیست بیبی ها باییییییی
۵.۰k
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.