امروز روزی بود چون جامی لبريز
امروز روزی بود چون جامی لبريز
امروز روزی بود چون موجی سترگ
امروز روزی بود به پهنای زمين.
امروز دريای توفانی
ما را با بوسهای بلند کرد
چنان بلند که به آذرخشی لرزيديم
و گره خورده در هم
فرودمان آورد
بیاين که از هم جدايمان کند.
امروز تنمان فراخ شد
تا لبههای جهان گسترد
و ذوب شد
تک قطرهای شد
از موم يا شهاب.
ميانِ تو و من دری تازه گشوده شد
و کسی هنوز بیچهره
آنجا در انتظارِ ما بود.
#پابلو_نرودا
امروز روزی بود چون موجی سترگ
امروز روزی بود به پهنای زمين.
امروز دريای توفانی
ما را با بوسهای بلند کرد
چنان بلند که به آذرخشی لرزيديم
و گره خورده در هم
فرودمان آورد
بیاين که از هم جدايمان کند.
امروز تنمان فراخ شد
تا لبههای جهان گسترد
و ذوب شد
تک قطرهای شد
از موم يا شهاب.
ميانِ تو و من دری تازه گشوده شد
و کسی هنوز بیچهره
آنجا در انتظارِ ما بود.
#پابلو_نرودا
۲.۴k
۳۱ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.