عشق همراه با خشونت p11
عشق همراه با خشونت p11
از زبان ا/ت
داشتم غذا میخوردم که
- آها راستی امشب سالگرد
شروع کار شوگا است فکر کنم
جز ما کسای دیگه ای هم دعوت
کرده
+میشه الان درمورد این صحبت نکنیم
-باشه ببخشید ناراحتت کردم
پرش زمانی به شب
لباسامو پوشیدم (اسلاید 2) و یه میکاپ
ریز کردم (اسلاید 3) رفتم پایین و منتظر
کوک بودم
-خب بریم
+کوک من استرس دارم بزار شات*گانمو ور
دارم بیام
-باشه
+خب بریم
-بریم
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم بعد 30
مین دیگه رسیدیم زنگ خونشو زدیم که
در باز شد شوگا اومد استقبالمون
¥اوو خوش اومدین فکر نمی کردم بیاین
+پای برادرم و سط بود واگرنه تو خوابت
هم نمیتونستی ببینی
-بکهیون کجاست
¥فعلا از مهمونی لذت ببرید تا ببینیم چی
میشه
+برو اون ور
¥چشم خانم خوشگله
-یک بار دیگه خانم خوشگله صداش کنی
دهنتو پر خون میکنم
+ولش کن بیا بریم
وارد خونه شدیم تمام مافیا های ک*ره و
ژاپ*ن، چی*ن و فران*سه و آمری*کا
اونجا بودند(یکی از قوانین ویسگون اینه
که اسم کشور های دیگر را نبریم واسه همین
سانسور کردم که مسدود نشم)
سر یکی از میزا نشستیم و منتظر موندیم
تا که شگا بکهیون رو بهمون نشون بده
که یهو موزیک صداش کم شد و شوگا
رفت بالا پشت میکروفون و
¥سلام مین ینگی هستم با نام هنری شوگا
مخوااز همتون بار دیگر عرض...... بنگ
حرف شوگا تمام نشده بود که صدای اسلحه
اومد و یکی با بلندگو از بیرون خانه گفت
& : مین یونگی میای بیرون یا بیارمت
بیرون (علامت جیمین &)
شوگا دوباره صورتش ذو به میکروفن نزدیک
کرد و
¥من بیام تنها نمیام
&به نفع خودته که دست از پا خطا نکنی
¥خواهیم دید.....
رو به مهمان ها کرد
¥خب هممون از پارک جیمین به قول خودش
حرفهای ترین پلیس ک*ره خاطره خوبی نداریم
مخصوصا شما خانم ا/ت پس بهتره امشب یکبار
برای همیشه از دست پلیس ادعا گرمون خلاص
شیم! هوم؟ نظرتون چیه؟
........ ادامه دارد.........
________________________
مایل به حمایت 🖇️⛓️👻
________________________
👻⛓️👻⛓️👻⛓️👻⛓️👻
تا فردا 🖤🖇️
از زبان ا/ت
داشتم غذا میخوردم که
- آها راستی امشب سالگرد
شروع کار شوگا است فکر کنم
جز ما کسای دیگه ای هم دعوت
کرده
+میشه الان درمورد این صحبت نکنیم
-باشه ببخشید ناراحتت کردم
پرش زمانی به شب
لباسامو پوشیدم (اسلاید 2) و یه میکاپ
ریز کردم (اسلاید 3) رفتم پایین و منتظر
کوک بودم
-خب بریم
+کوک من استرس دارم بزار شات*گانمو ور
دارم بیام
-باشه
+خب بریم
-بریم
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم بعد 30
مین دیگه رسیدیم زنگ خونشو زدیم که
در باز شد شوگا اومد استقبالمون
¥اوو خوش اومدین فکر نمی کردم بیاین
+پای برادرم و سط بود واگرنه تو خوابت
هم نمیتونستی ببینی
-بکهیون کجاست
¥فعلا از مهمونی لذت ببرید تا ببینیم چی
میشه
+برو اون ور
¥چشم خانم خوشگله
-یک بار دیگه خانم خوشگله صداش کنی
دهنتو پر خون میکنم
+ولش کن بیا بریم
وارد خونه شدیم تمام مافیا های ک*ره و
ژاپ*ن، چی*ن و فران*سه و آمری*کا
اونجا بودند(یکی از قوانین ویسگون اینه
که اسم کشور های دیگر را نبریم واسه همین
سانسور کردم که مسدود نشم)
سر یکی از میزا نشستیم و منتظر موندیم
تا که شگا بکهیون رو بهمون نشون بده
که یهو موزیک صداش کم شد و شوگا
رفت بالا پشت میکروفون و
¥سلام مین ینگی هستم با نام هنری شوگا
مخوااز همتون بار دیگر عرض...... بنگ
حرف شوگا تمام نشده بود که صدای اسلحه
اومد و یکی با بلندگو از بیرون خانه گفت
& : مین یونگی میای بیرون یا بیارمت
بیرون (علامت جیمین &)
شوگا دوباره صورتش ذو به میکروفن نزدیک
کرد و
¥من بیام تنها نمیام
&به نفع خودته که دست از پا خطا نکنی
¥خواهیم دید.....
رو به مهمان ها کرد
¥خب هممون از پارک جیمین به قول خودش
حرفهای ترین پلیس ک*ره خاطره خوبی نداریم
مخصوصا شما خانم ا/ت پس بهتره امشب یکبار
برای همیشه از دست پلیس ادعا گرمون خلاص
شیم! هوم؟ نظرتون چیه؟
........ ادامه دارد.........
________________________
مایل به حمایت 🖇️⛓️👻
________________________
👻⛓️👻⛓️👻⛓️👻⛓️👻
تا فردا 🖤🖇️
۶.۳k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.