وقتی بهم خیانت کردی....
وقتی بهم خیانت کردی....
[Part][17]
از زبان
کوک:
رفتیم پایین ا/ت هم اومد بود بعد گرم کردن رفت یه گوشه و صدو هشتاد زد و همه داشتننگاهش میکردن مثل همیشه ایلین داشت حسودی میکرد برگشت سمت من بهم گفت منو بزار روی شونه هات...ومنم رفتم سمت گوشش
گفتم درسته من دوست پسرتم ولی حمال تونیستم پس زیاد حرف نزن..
ایلین: اما کوکککککک... کوک: همین که گفتم
ا/ت: بعد از ورزش کردن من رفتم پیش معلم
و اون بهم گفت این حرکت ها رو از کجا یاد گرفتی منم گفتم کلاس رفتم...
معلم: باشه از این به بعد پیش خانم ورزش باش
ا/ت: چراااا.....معلم: دست یار .....ا/ت: باشه
رفتم پایین رفتم سمت سایا که نشسته بود رو پله ها منم رفتم و نشستم یه تنه ای به سایا زدم و گفتم چیکار میکنی..اونممثل همیشه گفت:
هیچی دلم شیطونی میخاد....
ا/ت: جان جدت سایا این مدرسه رو دیگه خراب نکون....سایا: خخخخخخ باید فکر کنم
ا/ت: سایااااااا....سایا: ا/تتتتتتت
ا/ت: باحرفمون هر دو زدیم زیر خنده بهش گفتم پاشو بریم کلاس الان شروع میشه رفتیم سمت کلاس وقتی وارد شدیم کوک هم بود
رفتم نشستم این زنگ اصن درس گوش ندادم و
با سایا داشتم تو کلاس شیطونی میکردیم...
من بلند شدم و به معلم گفتم من دارم میرم بیرون معلمم مثل همیشه اجازه نداد..
کوک و ایلین هم زده بودن زیر خنده..
منم برگشتم سمت کوک و یه نگاه عصبی بهش کردم وگفتم میشه شات آپ کنی کوک و شما اعتماد به مریخ...
کوک: وقتی به ایلین گفت اعتماد به مریخ خندم گرفت و زدم زیر خنده و ایلین ناراحت شد
ا/ت: معلم بهون گفت تو مدرسه جشن هست که هر کودم باید با یه پسر بریم لباس هامون هم ست باید باشه...
سایا: من با لوکاس میام
ا/ت : لوکاس کیه دیگه
سایا: یکی از دوستام که اینجا درس میخونه
ا/ت: منم باید یکی رو پیدا کنم وای نه اصن تنها میام..
( خماری😂🤣 )
مهمتر از همه👇
[حمایت کنیداااااا]
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین
[Part][17]
از زبان
کوک:
رفتیم پایین ا/ت هم اومد بود بعد گرم کردن رفت یه گوشه و صدو هشتاد زد و همه داشتننگاهش میکردن مثل همیشه ایلین داشت حسودی میکرد برگشت سمت من بهم گفت منو بزار روی شونه هات...ومنم رفتم سمت گوشش
گفتم درسته من دوست پسرتم ولی حمال تونیستم پس زیاد حرف نزن..
ایلین: اما کوکککککک... کوک: همین که گفتم
ا/ت: بعد از ورزش کردن من رفتم پیش معلم
و اون بهم گفت این حرکت ها رو از کجا یاد گرفتی منم گفتم کلاس رفتم...
معلم: باشه از این به بعد پیش خانم ورزش باش
ا/ت: چراااا.....معلم: دست یار .....ا/ت: باشه
رفتم پایین رفتم سمت سایا که نشسته بود رو پله ها منم رفتم و نشستم یه تنه ای به سایا زدم و گفتم چیکار میکنی..اونممثل همیشه گفت:
هیچی دلم شیطونی میخاد....
ا/ت: جان جدت سایا این مدرسه رو دیگه خراب نکون....سایا: خخخخخخ باید فکر کنم
ا/ت: سایااااااا....سایا: ا/تتتتتتت
ا/ت: باحرفمون هر دو زدیم زیر خنده بهش گفتم پاشو بریم کلاس الان شروع میشه رفتیم سمت کلاس وقتی وارد شدیم کوک هم بود
رفتم نشستم این زنگ اصن درس گوش ندادم و
با سایا داشتم تو کلاس شیطونی میکردیم...
من بلند شدم و به معلم گفتم من دارم میرم بیرون معلمم مثل همیشه اجازه نداد..
کوک و ایلین هم زده بودن زیر خنده..
منم برگشتم سمت کوک و یه نگاه عصبی بهش کردم وگفتم میشه شات آپ کنی کوک و شما اعتماد به مریخ...
کوک: وقتی به ایلین گفت اعتماد به مریخ خندم گرفت و زدم زیر خنده و ایلین ناراحت شد
ا/ت: معلم بهون گفت تو مدرسه جشن هست که هر کودم باید با یه پسر بریم لباس هامون هم ست باید باشه...
سایا: من با لوکاس میام
ا/ت : لوکاس کیه دیگه
سایا: یکی از دوستام که اینجا درس میخونه
ا/ت: منم باید یکی رو پیدا کنم وای نه اصن تنها میام..
( خماری😂🤣 )
مهمتر از همه👇
[حمایت کنیداااااا]
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین
۲۷.۴k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱