part

part 130
وبا عشوه رفت سمت اتاقشون یه دوش ده مینی گرفت حوله رو تنش کردو امد بیرون جنیور روی تخت نشسته بود
سوزومه: میتونی بری حموم
جنیور: منتظر میشینم لباستو عوض کنی
سوزومه: به همین خیال باش
جنیور: من که قراری ندارم تا فردا هم برات وقت دارم
سوزومه باشیطنت بهش نگاه کرد
سوزومه: اخیییی پیشی کوچولو برای دیدن غذات شب بیداری هم میکنی
جنیور: خب اره ولی فکرشو کن برای خوردنش چقد صبور باشم
سوزومه رفت سمت کمدو یه لباس از کمد برداشت دوید سمت اتاق مهمانو رفت داخلشو درو قفل کرد وبایه نفس عمیق شروع کرد به پوشیدن لباسش جنیور از پشت در صداش اومد
جنیور: بیبی تا کی میخوای اینجوری فرار کنی
سوزومه: تا وقتی خسته بشی
جنیور: سُوری بیب تا وقتی که غذای خوشمزمو نخورم خستگی بی معنی
سوزومه: بچرخ تا بچرخیم
جنیور: اوکی ولی مواظب باش سرت گیج نره بیفتی بغلم
سوزومه: اینروزا خیلی خواب میبینی نه؟ چون دیگه فرقشو با واقعیت تشخیص نمیدی
جنیور: ولی خوابا هم میتونن به واقعیت تبدیل بشن
سوزومه: اره تا وقتی که خوابیده باشی
سوزومه درو باز کردو ازکنارش گذشت
سوزومه: مستر سری دوش بگیر نمیخوام دیر کنم
جنیور: اوکی
باهم رفتن اتاقشون جنیور رفت حموم و سوزومه موهاش رو خشک کردو حالتش داد یه میکاپ کوچیک کردو رفت پایین الن داشت شامرو می پخت رفت پیشش و باهم میز رو چیدن
الن: خانوم غذا امادست بیارم
سوزومه: نه بزار جنیور بیاد
الن: باشه
سوزومه زنگ زد به لیلی
لیلی: الو
سوزومه: های وقتت خالیه بیب
لیلی: اره چطور
سوزومه: خب پروژمون افتاد روز چهارشنبه
لیلی: اوکیه این هفته کلا سرم خلوت
سوزومه: یه چیز دیگه
لیلی: چیه
سوزومه:فردا شب خونمون جم میشیم تا پروژمونو برنامه ریزی کنیم
لیلی: اوکی ساعت چند
سوزومه: ساعت نه نیم فک کنم
لیلی: باشه ساعت نه میام تا دیر نکنم.... کار دیگه ای نداری؟
سوزومه: نه خدافظ
لیلی: اوکب بای بیب(قط کرد)
زنگ زدم به هارو
دیدگاه ها (۳)

part 131هارو: های دختر عمه سوزومه: چخبر هارو: هیچی این دوسه ...

part 132جنیور سرشو برد داخل گردن سوزومه و یه گاز از روی گردن...

part 129جنیور رفتو سوزومه هم لبتاب رو از جلوی ری برداشتو با ...

128ری: چند تا فایل داشتم که باید چکش میکرد سوزومه: اومری: تو...

دوپارتی

#Gentlemans_husband#season_Third#part_249کتم رو برداشتم و هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط