part 131
هارو: های دختر عمه
سوزومه: چخبر
هارو: هیچی این دوسه روزه با کایا نیویرک رو میگردیم و دارم بهش زبان یاد میدم
سوزومه: اماده ای بری شرکت
هارو: اره
سوزومه: خوبه فردا بیا خونمون باهم بریم بریم شرکت تا کارت رو شروع کنی
هارو: اوکی ساعت چند
سوزومه: ساعت ده صب بیا فردا میخوام یکم بخوابم
هارو: کار خوبی میکنی انگار این چند روزه خیلی تحت فشار بودی
سوزومه: اوم خیلی
هارو: دختر زیاد به خودت فشار نیار هیچی ارزش نداره
سوزومه:باید برای زندی بهتر تلاش کنیم تا بتونیم به یه مقصد خوب برسیم
هارو: حرفت درسته ولی این عالی نمیشه از راه این مقصد خوب هم لذت ببریم
سوزومه: دارم تاجای امکان لذت میبرم
هارو: موفق باشی بیبی
سوزومه: ممنون
هارو: کاری نداری
سوزومه: نه خدافظ (قط کرد)
پیام اومد از طرف اما بود تو گپ سه نفرشون پیام داده بود
اما: دخترا میکاپ ارتیستمون جورشد
سوزومه: عالی خیلی خوبه
اما: راستی کی میایم خونتون
سوزومه: نمیدونم به نظرم بعد شرکت شما سوار ماشین ما بشینو باهم بیاییم خونمون
اما: نظرت عالیه
کارول: منم موافقم
سوزومه: پس من به ری و جنیور میگم
اما: من دیگه بایی برم فعلا
سوزومه گوشی رو گذاشت کنار یکم به میز چیده شده نگاه کرد جنیور هنوز نیومده بود بلند شدو رفت اتاقشون جنیور هنوزم تو حموم بود
سوزومه: مستر نمیخوای بیای بیرون
جنیور: جند مین دیگه میام بیرون
سوزومه: پس تو دقیقا دوساعته داشتی چیکار میکردی
جنیور: میتونی بیای تو تا ببینی چیکارا تو این حموم میکنم
سوزومه: کم زر بزن تا دو دیقه دیگه هم بیرون باش
جنیور: چشم لیدی
سوزومه: چی میپوشی برات اماده کنم
جنیور: خودت یچیزی بردار
سوزومه: اوکی
سوزومه یه لباس از کمد رو برداشتو گذاشتش روی میز گوشیش رو از روی تخت برداشت جنیور از حموم اومد بیرون سوزومه رو از پشت بغل کرد
جنیور: بیبی میتونم یه گاز از غذام بزنم
سوزومه: وات
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.