هانتر

#هانتر

#پارت۴

نانسی : مینهو توی بار قرار داره
_ میامولی اگه بخوای سره مشروب خوردنم گیربدی قسم میخورم بکشمت
نانسی : باشه حاال .. اماده شو..
تلفن رو قطع کرد و بی حوصله دستی به موهای کوتاهش کشید..
اون دختر با همه کج بود ولی..مگه میتونست درمقابل نانسی مخالفت کنه..؟
لباسِ تماما مشکیش رو به تنکرد و منتظر نانسی شد..
جونگکوک ویو|
پا روی پا انداخت و کمی بیشتر از ویسکیش نوشید..
یکساعت دیگه اینجا یه قمار برگزار میشه،میخوای شرکت کنی؟
"
+ حوصلشو ندارم!
" شاید چون جرعتشو نداری!؟
جونگکوک پوزخند ترسناکی زد و به سمت صورت اون پیرمرد برگشت
+ فکر میکنی داری حسِ رقابتمو تحریک میکنی!؟
" واو..پسرباهوشی هستی..ولی من شرط میبندم نتونی درمقابل اونا برنده بازی بشی!
+ و اگر شدم؟
" و اگر شدی..معامله این سری رو بهت هدیه میکنم
+ اونوقت چی به تو میرسه از این پیشنهادی ک دادی؟
" اولن ! تو نه شما..
صدای پق خنده اش بلند شد که پارک اخم غلیظی کرد
مینهو : بیب چرا باز به این بد عُنُق گفتی با ما بیاد
نانسی : مینهو!
مینهو : عاههه ؛ پس حداقل دور بمونید..اگه بفهمن شما دوتا با منید شاید دردسر بشه
نانسی : مینهو..مگه نگفتی بخاطر منم ک شده دست از قمار زدن برمیداری هوم..؟
مینهو : این اخریشه عزیزم..قول میدم
نانسی که بغضش گرفته بود آروم سری تکون داد و داخل بار شد..
نانسی : الرا الرااا
_ چتههه
نانسی: ببین بریم یه گوشه بمونیم کسی نفمهه با مینهو ایم
_ وتف نانسی!مگه قراره چه گوهی بخوره؟
نانسی : ولش کن بیا بریم دیگه افرین
________
+صدمیلیون دالر..واسه شروع چطوره؟!
هرکسی که اونجا بود اگر بیشتر از جئون جونگکوک بود،کمتر نبود..پس اون میزان پول قطعا
براشون چیزی نبود ولی این مینهو بود که رنگ صورتش رفته رفته رو به سفیدی میرفت..
....................
نانسی : الرا من استرس دارم..
_ استرس چی!؟....پرکن
رو به بارمن گفت و لیوان شرابش رو سرکشید
نانسی: یاا الرا استرسه چی؟ مشخصه مینهو! ببین اون ادما چقد ترسناکنننن
دیدگاه ها (۳)

#هانتر #پارت۵نانسی: یاا الرا استرسه چی؟ مشخصه مینهو! ببین او...

#هانتر #پارت۶_ اینکه مینهو آدم خنگیه توش شکی نیست!ولی بهش بگ...

#هانتر #پارت #پارت3 بعد از چند دقیقه در اتاقش باز شد و چهره ...

#هانتر #پارت ۲حتی خوده جئون جونگکوک هم فکرش رو نمیکرد از اون...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط